آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۴۱۷۹
۱۴:۴۷

۱۴۰۴/۰۸/۱۹
روایتی از شهدای غریب در اسارت؛

شهادت در مسیر اسارت/ داوطلبانی که پیکرشان در بیابان ماند

شهیدان «علی‌احمد مومنی روستایی» و «احمد حیدری حیاتی»، دو شهید داوطلب به جبهه‌های دفاع مقدس، در حالی که از ناحیه کمر بر اثر ترکش مجروح شده بودند، به‌دست عراقی‌ها اسیر و در مسیر انتقال به خاک دشمن، به مقام شهادت نائل شدند.


شهادت در مسیر اسارت

به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، در میان برگ‌های درخشان دفاع مقدس، نام‌هایی هست که با مظلومیت و غربت عجین شده‌اند؛ رزمندگانی که نه در میدان نبرد، که در بند اسارت دشمن به شهادت رسیدند. شهیدانی که از لحظه‌ی جراحت تا واپسین دم، با یاد خدا و لبخند ایمان ایستادند و در غربتِ راه، سبک‌بال به دیدار حق شتافتند.

شهیدان «علی‌احمد مومنی روستایی» و«احمد حیدری حیاتی»، نیز از همان دسته شهیدانی بودند که روایت شهادتشان را به نقل ازهمرزمشان سهراب فروغی‌راد، آزاده سرافراز و جانباز سال‌های دفاع مقدس می‌خوانیم.

من سهراب فروغی راد هستم، متولد نهم آذرماه ۱۳۴۰ از آبادان. از روز‌های اول، یعنی ۳۱ شهریور ۵۹ که جنگ تحمیلی آغاز شد، تا سال ۶۴ در جبهه‌ها حضور داشتم و در تیپ زرهی ۷۲ محرم آبادان خدمت می‌کردم و در عملیات‌های ایذایی قبل از عملیا والفجر ۸ فعال بودم.

سهراب فروغی‌راد هستم؛ متولد نهم آذرماه ۱۳۴۰ در آبادان. از آغاز جنگ تحمیلی، یعنی ۳۱ شهریور ۵۹، تا سال ۶۴ در جبهه‌ها حضور داشتم و در تیپ زرهی ۷۲ محرم آبادان خدمت می‌کردم. و درعملیات‌ ایذایی پیش ازعملیات والفجر ۸ به اسارت نیروهای عراقی درآمدم.

ماموریت ما در آن مقطع، حرکت به سمت منطقه عمومی چنگوله (ناحیه بین مهران و دهلران) بود تا در عملیات عاشورای ۲ که در روز۲۴ مردادماه ۶۴ انجام شد، شرکت کنیم. در آن یگان، دو شهید بزرگواری حضور داشتند که خاطره‌شان هرگز از یاد نمی‌رود: شهید علی‌احمد مومنی و شهید احمد حیدری حیاتی.

شهادت در مسیر اسارت

شهید احمد حیدری حیاتی، از بچه‌های بسیج آبادان بود که در کسوت سرباز، خدمت سربازی‌اش را در تیپ زرهی ۷۲ محرم می‌گذراند. او از نوجوانی، حدود ۱۵-۱۶ سالگی، با شروع جنگ در سال ۵۹ در جبهه‌های جنگ حضور داشت و تا سال ۶۴ که موعد خدمتش به پایان رسید، یکی از اولین سربازانی بود که به سپاه پیوست. احمد از همان ابتدا بسیار شجاع، خوش‌اخلاق، مؤمن و سخت‌کوش بود؛ ویژگی‌هایی که شایسته‌ مردان لایق شهادت است. با وجود اینکه می‌توانست جزو یگان عملیاتی نباشد، اما با میل و رغبت داوطلبانه در این مأموریت شرکت کرد.

شهادت در مسیر اسارت

شهید علی‌احمد مومنی اهل کوهدشت بود، بسیجی و جوان ۲۱ ساله‌ای که متاهل بود و تازه خداوند به او فرزندی عطا کرده بود. او نیز با گروه بچه‌های کوهدشت اعزام شده و در تیپ زرهی ۷۲ محرم جذب شده بود. علی‌احمد هم بار‌ها به صورت داوطلبانه به جبهه آمده بود.

ما شب ۲۴مردادعملیات را آغاز کردیم. در جبهه‌ها، همیشه با کمبود تجهیزات در برابر تجهیزات دشمن، و متأسفانه گاهی حضور خائنانه جاسوسان و منافقین که عملیات‌ها را لو می‌دادند، دست و پنجه نرم می‌کردیم؛ اما در کنار این سختی‌ها، ایثار و فداکاری بچه‌ها که با دست خالی به دل خطوط دشمن می‌زدند، حماسه‌های بی‌شماری خلق کرد.

در جریان این درگیری، تعدادی از یاران ما به شهادت رسیدند و مابقی، مجروح و اسیر شدند. هر دوشهید هدف گلوله قرار گرفته بودند؛ ترکش از ناحیه کمر وارد و از شکم بیرون زده بود. نیروهای بعثی مجروحین را به همراه سایر رزمندگان، به اسارت بردند.

 ما را سوار بر ماشین‌های ایفا کردند و به سمت مقر فرماندهی خود در عمق خاک عراق حرکت دادند. اما این سفر، خود میدان شهادت دیگری بود. به دلیل طولانی بودن مسیر و شدت خونریزی، آن دو بزرگوار تاب نیاوردند و در همان مسیر، به مقام شهادت رسیدند. 

 عراقی‌ها حرمتی برای پیکر‌های پاکشان قائل نشدند و اجساد مبارکشان را همان‌جا، در دل بیابان‌های مسیر انتقال، رها کردند و روح پرفتوحشان به سوی معبود پرواز کرد.  هر دوی این قهرمانان، عاشقانه و داوطلبانه در جبهه‌ها حضور یافته بودند.

گفتگو از جلیلی نسب


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه