کد خبر : ۶۰۵۵۷۵
۱۰:۰۰

۱۴۰۴/۰۹/۳۰
خاطره خودنوشت شهید محمود ستوده «۳۰»

حرکت گردان جاویدی و پاکسازی مناطق مین گذاری شده

شهید «محمود ستوده» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: « آغاز حرکت گردان جاویدی و ساعت ۱۱ شب شروع عملیات برادر رودکی. ساعت ۹:۳۰ دقیقه تلفن زد که بچه‌های ما میدان مین هم باز کرده‌اند....» قسمت سی‌ام خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.


حرکت گردان جاویدی و پاکسازی مناطق مین گذاری شده

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «محمود ستوده» ۱۹ شهریور سال ۱۳۳۵ در روستای خیرآباد شهرستان فسا دیده به جهان گشود. هفت ساله بود که راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی را در روستا‌های خیرآباد کوشک قاضی و دوره متوسطه را در هنرستان شهید رجایی فسا گذراند. خرداد سال ۱۳۵۵ موفق به اخذ دیپلم شد و در شهریور همان سال به خدمت سربازی رفت. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه شد. او متاهل بود و ۳ فرزند داشت. 
شهید ستوده در جبهه معاون فرماندهی تیپ المهدی بود و در عملیات والفجر، والفجر ۲ ، خیبر و بدر شرکت کرد و سرانجام ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ با سمت جانشینی ۳۳ المهدی به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای خیرآباد فسا به خاک سپرده شد.

متن خاطره خودنوشت «۳۰» :

بسمه‌تعالی ساعت ۹:۴۵ دقیقه آغاز حرکت گردان جاویدی و ساعت ۱۱ شب شروع عملیات برادر رودکی. ساعت ۹:۳۰ دقیقه تلفن زد که بچه‌های ما میدان مین هم باز کرده‌اند.

یک نفر بعد از دعا (از حال رفته و بعد از به هوش گفته که من خبر پیروزی شنیدم و ما پیروزیم). در ساعت ۹:۳۰ دقیقه مورخه ۱۵ مهر ماه ۱۳۶۱ جلدیان عازم شهر برای ماکو شدیم با برادران الوانی، خلیل و رضا به سپاه ماکو آمدیم و در حدود ساعت ۴:۳۰ بود که برادر علی آقائی مسئول واحد ا _ ط _ ت سپاه و ماکو دیدیم و با هم به مرز بازرگان رفتیم و در آن جا به گمرگ بازرگان رفتیم.

و بعد از این هم به خط مرزی رفتیم و غروب شد و نزدیک میله مرزی شدیم و با سرباز ترکیه که در نگهبان مرز بود سلام علیک کردیم و ۳۰ عدد سیگار هم به او دادیم و هوا تاریک شد و برگشتیم.

ساعت ۹ بامداد مورخ ۱۶ مهر ماه ۱۳۶۲ از سپاه ماکو با برادران آقائی و رضائی دم مرز بازرگان و به پاسگاه رفتیم و در آن جا پاسگاه مرزی ترکیه هم دیدیم. ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه با برادران به پاسگاه دو مرتبه رفتیم و با رئیس پاسگاه صحبت کردیم و پاسگاه مرزی ترکیه هم دیدیم و رئیس پاسگاه نامش برادر رادمرد بود. ساعت ۶ بعد از ظهر همان روز به مرز‌های مشترک ایران و شوری و ترکیه به پادگان رفتیم.

ساعت ۶ بعدازظهر به بخش رفتیم و برای نماز به پاسگاه ماکو آمدیم و بعد از نماز و شام با فرمانده سپاه ماکو برادر مقبولی در رابطه با نوار مرزی صحبت کردیم و قرار است که همین امشب برای سینه زنی به داخل یکی از مساجد شهر برویم و فردا به سد ارس می‌خواهیم برویم و بعد هم به جلفا می‌رویم.

در تاریخ ۱۷ مهر ماه ۱۳۶۲ از ماکو به طرف مدارس و بعد از بازدید از مدارس ایران و شوروی و مرز ایران و شوروی بعد ساعت یک بعدازظهر وارد شهر مرزی جلفا شدیم و بعد از گشت در شهر و دیدن مرز مشترک به طرف خوی حرکت کردیم و در بین راه در مرند ناهار خوردیم. والسلام.

انتهای متن/


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه