عاشق روضههای حاج منصور ارضی بود

به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، شهید «میثم نجفی»، یادگار علیمحمد و اکرم دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۷ در شهرستان ورامین تابعه شهرستانهای استان تهران چشم به جهان گشود. تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه ادامه داد و دیپلم ادامه داد. هجدهم تیر سال ۱۳۸۹ ازدواج کرد. این شهید گرانقدر دوازدهم آذر سال ۱۳۹۴ در سوریه در منطقه حلب به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای امامزاده بیبی زبیده(س) شهرستان قرچک به خاک سپرده شد.
اکرم مقدسی کوزهکنانی مادر شهید مدافع حرم «میثم نجفی» در ادامه روایت میکند:
محرم که نزدیک میشد میرفت سراغ کارهای هیئت و از چند روز مانده به دهه اول، سرگرم خدمت به امام حسین(ع) و عزادارانش بود. از نصب پارچههای مشکی حسینیه و بنرهای اطلاعرسانی گرفته تا کارهای سنگین آشپزخانه از کارهای همیشگی میثم در هیئت بود.
هر شب، اولین نفر میرفت و نیمههای شب بعد از شستن ظرفها جمع کردن وسایل آخرین نفر برمیگشت. گاهی پیش میآمد که برای کم شدن حجم کار فردا تا دیر وقت کار میکرد و شب را همانجا میخوابید. خستگی برایش معنی نداشت و امکان نداشت به هر دلیلی حتی به خاطر گرفتاری یا خستگی به هیئت نرود.
عاشق روضههای حاج منصور ارضی بود و مثل باران بهاری پای روضههایش اشک میریخت. مدتی بود میگفت: «اجازه بدید موتور بخرم.» ولی من به خاطر خطراتش راضی نبودم. یک روز که خیلی خواهش و اصرار کرد گفتم: «عزیزم! موتور خطرات زیادی داره، چرا موتور میخوای؟» جواب داد: «میخوام باهاش برم مسجد ارک، پای روضههای حاجی.» وقتی حرف روضه به میان آمد، مخالفت نکردم و اجازه دادم موتور بخرد.
ماه رمضان افطار میکرد و راهی مسجد ارک میشد و سحر برمیگشت، گاهی بعد از اذان میرسید. برایش ناراحت بودم و میگفتم: «حالا چطور میخوای بدون سحری روزه بگیری؟ تو که چیزی نخوردی!» میگفت: «فلافل خوردم.» و برای اینکه از ناراحتی من کم شود با آب و تاب از ساندویچی که خورده بود تعریف میکرد.
حضور در مراسمهای اهل بیت (ع) آنقدر برایش لذتبخش شیرین بود که برای رسیدن به آن هر سختی و مشکلی را تحمل میکرد. از قرچک تا مسجد ارک، رفت و برگشت با موتور، واقعاً نیاز به یک عشقی ناب و علاقهای بینظیر داشت که در وجود میثم موج میزد.
انتهای پیام/