آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۲۶۷۴
۱۲:۴۷

۱۴۰۴/۰۷/۲۶

داستان شهیدی که نگاهش را به خدا دوخت

پدر شهید «محمود محب‌حسینی» نقل می‌کند: «پدر محمود نقل می‌کند: گفتم: باباجون! مگه دختری که این‌قدر سرت رو می‌ندازی پایین، گفت: ممکنه یک بدحجاب جلوم در بیاد و شیطون به نگاه دوم امرم کنه. پس بهتره همون نگاه اول هم نباشه.»


به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید محمود محب‌حسینی» بیست و هشتمین روز از تیرماه ۱۳۴۵ در تهران به دنیا آمد. در بحبوبه پیروزی انقلاب محمود در مقطع راهنمایی مشغول به تحصیل بود.

داستان شهیدی که نگاهش را به خدا دوخت

نگاهش را به خدا دوخت

علی‌رغم سن کمش در مسیر انقلاب قرار گرفت. با تأسیس بسیج، عضو پایگاه مسجد محل شد و در آنجا به فعالیت پرداخت. پدر محمود نقل می‌کند: «گفتم: باباجون! مگه دختری که این‌قدر سرت رو می‌ندازی پایین، من موندم چطور جلوت رو می‌بینی؟ گفت: ممکنه یک بدحجاب جلوم در بیاد و شیطون به نگاه دوم امرم کنه. پس بهتره همون نگاه اول هم نباشه.»

خیلی طول نکشید که مسئول آموزش اسلحه دانشجویان دانشگاه تهران گشت. در همان روز‌ها بود که سوء قصدی از جانب منافقین به ایشان شد که به لطف خدا جان سالم به در برد.

دو بار به جبهه اعزام شد. بار اول اعزام، به عنوان آرپی‌جی‌زن ادای وظیفه کرد و از ناحیه دست مجروح شد. پس از بهبودی نه چندان کاملی که به معجزه شبیه بود، دوباره به جبهه برگشت و این‌بار در لباس امدادگری به کمک برادران خود شتافت و بر اثر برخورد ترکش در منطقه گیلانغرب و در پنجم مهرماه ۱۳۶۱ به شهادت رسید. پیکر این شهید در بهشت زهرای تهران مدفن گزیده است.

انتهای متن/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه