سینه پر از مهر و قلبی روشن؛ بزم مردی که حق نامش را مردانه ادا کرد
به گزارش نوید شاهد سمنان، در خندههای شیرین صبح دم هفدهم مهرماه ۱۳۳۶ در روستای سرسبز کلاتهرودبار دامغان، همزمان با تابش مهربانانه خورشید بر اهالی زمین، غنچه رویش شکفته شد و چراغ خانه حسینآقا را به نور جمالش روشن کرد. خردسالی بیش نبود که به همراه خانواده به شهرستان بندرگز کوچ نمودند. علی تحصیلات ابتدایی را در بندرگز به پایان برد.

حق نامش را ادا کرد
«شهید علی خلمی» در اوایل جوانی ازدواج کرد و بعد از آن به خدمت سربازی رفت. بعد از تمام شدن خدمتش، در روستای کلاتهرودبار به همراه خانواده ساکن شد. مدتی در شرکت ذغالسنگ البرز شرقی مشغول به کار شد و پس از آن به استخدام آموزش و پرورش درآمد.
علی برای بودن و ماندن در کنار خانه و خانواده، هیچچیز کم نداشت. شغل، آب، نان و غیره، اما شعلههای عشق به اسلام و آب و خاک و میهنش، فانوس قلبش را روشن کرده بود. هیچچیز این دنیا نمیتوانست مانع رفتن او به جبهههای نور باشد، حتی پارههای تن و مونس جانش.
علی، مهربان، صمیمی، باگذشت، باحیا و باصفا بود. سینه پرمهرش به عشق مولا علی(ع) و ائمه اطهار(ع) میتپید. خوش به حال علی که حق نامش را مردانه ادا کرد. روح بلند و قلب مالامال از عشق به میهنش تاب حضور بیگانه در میهنش را نداشت. عِرق و غیرتش در بزم رزم گل کرد. بارها و بارها برای دفاع از اسلام و میهنش به جبهه شتافت.
سال ۱۳۶۵ برای چندمین بار به جبهه رفت و در چهارم دیماه همان سال در منطقه عملیاتی شلمچه، کربلای چهار قامت رعنای علی در خاک و خون غلتید و از خاک به افلاک پر کشید و جسم پاکش سالها در خاک جنوب ماند.
سه سال بعد، تنها چند پاره استخوان از جسم بهجامانده او و پلاکش پیدا شد و در خاک گلزار شهدای کلاتهرودبار جای گرفت.
انتهای متن/