زندگی و زمانه شهید رئیسعلی دلواری/ نقش مستقیم انگلیس در بهشهادترساندن قهرمان جنوب

نوید شاهد: روستای دلوار بندر کوچکی است در پنجاه کیلومتری بوشهر که مرکز یکی از بخشهای ساحلی شهرستان تنگستان است. واژه دلوار به معنای "دلاور" است که گاه "دلبار" هم گفته می شود. شغل مردم دلوار اغلب ماهیگیری و سفر به شیخ نشینهاست. موقعیت دلوار بگونهای است که کشتی های بزرگ می توانند در ساحل آن پهلو بگیرند و به همین لحاظ در مقاطعی از تاریخ ایران نامی از آن ذکر شده است.
بندر دلوار که جمعیت آن حدود 700 نفر بوده است، بزرگترین نقش را در دفاع از خاک ایران در سال 1914 میلادی (1333 ه.ق) در مقابل حمله دوم قوای انگلیس داشته است.
گذری کوتاه بر زندگی رئیس علی دلواری
رئیس علی فرزند رییس محمد در سال 1261 ش در دهستانی از توابع بوشهر به دنیا آمد. او در عصر مشروطیت، جوانی 24 ساله، بلند همت، شجاع، در صدق و صفا کم مانند و در حب وطن و توکل به خدا، ضرب المثل بود. اگرچه سواد و معلومات کافی نداشت، اما پاکی و سرشت و صفات حمیده او زبانزد اطرافیان بود.
رئیسعلی بعد از این که قوای اشغال گر انگلیس بوشهر را به تصرف خود درآوردند، با شجاعتی وصف ناپذیر به مقابله با تجاوزگران پرداخت و شکست های سنگینی بر آنان وارد کرد.
رئیسعلی بعد از این که قوای انگلیس بوشهر را به تصرف خود درآوردند، به مقابله با تجاوزگران پرداخت و شکست های سنگینی بر آنان وارد کرد.
پس از اشغال بوشهر در رمضان سال 1333 ه.ق، نیروهای انگلیسی قصد تصرف دلوار را می کنند. محلی که پیش از آن، چند بار سربازان انگلیسی به آنجا یورش برده و هر بار طعم تلخ شکست را چشیده بودند. رییسعلی همراه با یاران خود، علیه اشغالگران وارد نبرد شده و نیروهای متجاوز را که قریب به پنج هزار نفر بودند، تار و مار می کند.
قیام مردم تنگستان بر روی هم هفت سال به طول انجامید و در این مدت، دلیران تنگستان، دو هدف عمده را دنبال می کردند:
1. پاسداری از بوشهر، دشتستان و تنگستان به عنوان منطقه سکونت خود،
2. جلوگیری از نفوذ قوای بیگانه به درون سرزمین ایران و دفاع از استقلال وطن.
با کودتای ضد انقلابی لیاخوف روسی علیه مشروطهخواهان در هزار و سیصدو بیست و شش هجری قمری و بمباران مجلس شورای ملی و استقرار دیکتاتوری محمدعلی شاه قاجار، رئیس علی به همراه سیدمرتضی علمالهدی اهرمی به مبارزه علیه استبداد صغیر پرداخت. در سال هزار وسیصد و بیست و هفت هجری قمری با کمک تفنگچی تنگستانی، بوشهر را از عناصر مستبد وابسته به دربار محمدعلی شاه پاک کرد و اداره گمرک و انتظامات و دیگر ادارات را تسخیر کرد.
این کار دلیران تنگستان بر انگلیسی ها که اداره گمرک را در اجاره داشتند گران آمد وآنان برای تضعیف مشروطهخواهان و استمرار سلطه بر حیات اقتصادی و سیاسی جنوب ایران به جنگ با دلیران تنگستانی پرداختند و در این راه از دیگر خوانین جنوب ایران یاری جستند.
جنگ میان رئیسعلی و دلیران تنگستان از یک سو و انگلیسی ها و خوانین متحد آنان از سوی دیگر به طور پیاپی و پراکنده تا شوال 1333 ه.ق ادامه یافت و انگلیسی ها نتوانستند بر رئیس علی و یارانش تفوق یابند؛ تا این که در گیرودار حمله انگلیسی ها به بوشهر در دوازدهم شهریور 1294 ه.ش برابر با 23 شوال 1333 ه.ق (سوم سپتامبر هزار و نهصد و پانزده میلادی) هنگامی که رئیسعلی در محلی به نام «تنگک صفر» قصد شبیخون به قوای انگلیسی ها را داشت، از پشت مورد هدف گلوله یکی از همراهان خائن قرار گرفت و در دم به شهادت رسید.
مبارزات رئیس علی دلواری برگ زرین دیگری در تاریخ مقاومت دلیر مردان ایران در مبارزه با استعمار است.
مقام معظم رهبری مدظله العالی درباره رئیس علی دلواری میفرمایند نام سردار مؤمن و شجاعی مثل شهید رئیسعلی دلواری از نامهایی است که همیشه دلهای مومن را که آشنایی به وضع او و مبارزات او داشتهاند در سراسر این کشور به خود جذب میکرده است.
حضرت امام خمینی (ره) درباره این نهضت می فرمایند: ما امروز می فهمیم که آنها (انگلیس) به واسطه مطالعاتی که داشتند برای عشایر چه قدرتی قائل بودند. آنها ضربه ای از تنگستانیها خورده بودند و درصدد این بودند که عشایر را به کلی از بین ببرند. این یک نقشه ای بود که در آن وقتها اینها کشیدند.
برای پاسداشت و گرامیداشت یاد و خاطره مبارزات رئیسعلی دلواری و یاران باوفایش، موزه ارزشمند و بومی شده از این مجاهدتها در شهرستان دلوار بوشهر تأسیس و ساخته شده است و همه روزه علاقمندان ضمن بازدید از این موزه ، بصورت بصری و سمعی از زوایای پنهان این نهضت ملی آگاه می شوند.
از آنجایی که شهید رئیسعلی دلواری فردی معتقد به اسلام و کاملاً مذهبی بود، به نهضت مشروطه خواهان بوشهری پیوست و ارتباط نزدیکی با سید مرتضی مجتهد اهر می رهبر روحانی این نهشت در بوشهر برقرار کرد.
نقش مستقیم انگلیس در به شهادت رساندن قهرمان ملی
انتشار ترجمه گزارشات ارسالی معاون کنسول بریتانیا در بوشهر (در مرکز اسناد وزارت امورخارجه انگلیس) پس از قریب یکصد سال نشان داد که برخلاف تبلیغات سابق، خود آنان، بطور مستقیم در به شهادت رساندن این مبارز، نقش داشتهاند.» متن زیر را به عنوان سند مورد اشاره قرار داده است:ربرت چیک - ویس کنسول و گرداننده و میدان دار اصلی عمل سیاسی ( و در واقع نظامی ) دولت بریتانیا در بوشهر ، خود از این شهر ، برای روسای بالاترش در یکصد سال قبل چنین نوشته است:پنج شنبه 5 ژوین 1915
رییسعلی شخصییت شگفتانگیزی است. میگویند دشمن قسم خورده ماست. برخی هم او را آدم آرامی میدانند که کمتر از کوره در میرود ولی میگویند اگر خشمگین شود قدرت کنترل خود را ندارد. پیشتر سرش به کار خودش بود و کدخدایی میکرد و گاهی تجارت، ولی یک سالی است که روش زندگیاش را تغییر داده و در جستجوی راهی برای مطرح کردن خود است. قبلا فکر میکردم به دنبال نان و نوایی است و برای خموش ساختن او در این زمینه کارهایی کردم و پیغامهایی دادم، ولی گویا کارساز نبوده و او روز به روز بر تندروی خود میافزاید. دو سه نفری را در اطرافش برای کنترلش کاشتهام ولی آنها جرات زیادی برای برخورد جدی با او ندارند.(1)پنجشنبه 27 اوت 1915
خبرها خوب نیست. تلاش برای هم پیمان شدن خانها ادامه دارد و نیز کوشش ما برای ایجاد تفرقه میان آنها، باید یکی از آنها را از میان برداشت. یکی که از میان برداشته شود ، چند روزی ادامه فعلی ماجرا به تعویق میافتد.(2)سه شنبه 1 سپتامبر 1915
به گمانم راه را یافتم. دیشب او را یافتم . میرزا رحمت لیلکی مرا به نزد او برد . صحبتها انجام شد. غلام حسین پذیرفت. شاید هیچکس اشک نریخته مرا ندید. آن کس که باید کار را تمام کند، پذیرفت که چنین کاری را انجام دهد. نه تنها در این دیار بلکه در هر دیاری هر نوع آدمی پیدا میشود. پذیرفت و رفت. من و میرزا رحمت بازگشتیم. فهمیده بود در فکرم، اصلا صحبتی نکرد. برچنین مردمی حکومت کردن آسان است . به لقمه نانی خرسندند.... (3) سه شنبه 8 سپتامبر 1915
در سیلاب دگرگونیها حادثهای روی داد. تمام شد. یکی رفت. رییس علی کشته شد. میرزا رحمت لیلکی همه امروز را چشم به من دوخته بود و وقتی بعدازظهر خبر را آورد از سکوت طولانیام تعجب کرد. هرگز شانهاش را نفشرده بودم. پس از پایان دوره طولانی سکوتم ، شانهاش را فشردم. باید قهقهه سر میدادم، ولی نمیخواهم. آن کس را که برگزیده بودم کار را تمام کرد. در میان درگیری تیری و فریادی و مرگی... پایانی بر یک ماجرا. آدمی افتاده بر خاک که در خاک خواهد خفت. فردا درباره او و من و آن خاک چه خواهند گفت. من و او جنگیدیم ولی فردا درباره آنکس که تیر را انداخت چه خواهند گفت؟بیحوصلهام. باید بروم پرسهای بزنم. شبی شرجی و گرم است. ازشهرهیچ صدایی نمیاید .(4)
1- چیک هربرت - گزارشهای مسترچیک از رویدادهای فارس و بوشهر در جنگ جهانی اول- مترجم پرتو افشین - از مجموعه کتابهای دانشنامه استان بوشهر به دبیری سید قاسم یا حسینی - نشر همسو و حوزه هنری بوشهر - 1392 - ص 134-151
قبر شهید رئیسعلی دلواری در حرم امامزادهای در روستای «کلهبند» قرار داشت اما بنا به وصیتی که کرده بود، او را به قبرستان وادیالسلام در کنار حرم حضرت علی (ع) منتقل کردند. بنابراین، پیکر رئیسعلی دلواری را به نجف بردند و در کنار مولایش به خاک سپردند.
قیام رئیسعلی دلواری و مردم جنوب در حفظ خاک جنوب ایران بسیار مهم و افتخاربرانگیز است. هر چند که تعدادی از دلیران تنگستانی و یاران رئیسعلی در این نبردها و مقاومتها پرپر شدند اما یاد آنها تا ابد به عنوان نمادی از شجاعت و مردانگی در حافظه ایران باقی خواهد ماند.
انتهای پیام