فکر نکنم دیگر به خانه برگردم
به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «نادر احدی لاریجانی» دهم اردیبهشت ۱۳۳۸، در شهرستان آمل به دنیا آمد. پدرش شکرالله و مادرش صدیق نام داشت. در تاریخ هشتم شهریور ۱۳۶۲، در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر به شهادت رسید. پیکرش در امام زاده ابراهیم به خاک سپرده شد.

چند خاطرهای از شهید «نادر احدی لاریجانی»
ناصر برادر شهید: ایشان زمانی که به سربازی رفتند یک بار مرخصی گرفتند و به خانه آمدند. رفتارش مثل قبل نبود تعجب کردم و گفتم چرا حالت این طوری است؟ مثل قبل خندان نیستی ایشان گفتند: «این بار که بروم فکر نکنم دیگر به خانه برگردم.» با هم رفتیم عکس گرفتیم. حتی مکان قبرش را به من نشان داد و آن روز آخرین باری بود که آمد و دوباره برگشت به سربازی. دفعه بعد جنازه اش را آوردند.
موقعی که میرفت دیدم میخندد گفتم چه شده؟ گفت پولم را گم کردم. گفتم کدام پول؟ گفت همانی که داده بودی برای کرایه. دوباره مبلغی به او دادم. مرا بغل کرد و صورتم رابوسید و به پدر و مادر گفت: «حلالم کنید اگر مرا ندیدید ببخشید.» من هم گفتم این چه حرفیه بالاخره جنگ است و خدا به همراهت و با او خداحافظی کردیم و بعد از مدتی خبر شهادتش رسید.
زمانی که خبر دادند شهید در بیمارستان است به بیمارستان رفتیم که به هوش آمده بود. به او گفتیم چطور سر از بیمارستان در آوردی گفت من به همراه ۶ ـ ۷ نفر از دوستانم رفتیم تانک را بیاوریم که یکی از هلی کوپترها باکالیبر ۵۰ رو به روی ما بود و ما را هدف گرفت. ماداخل جیپ نشسته بودیم. دوستانم همه شهید شدند و وقتی به هوش آمدم دیدم در بیمارستان تهران بستری هستم. آن روز حالش خوب بود و با ما صحبت کرد. برادر بزرگم گفت پس من میروم به پدر و مادر میگویم که حالش الحمدلله خوب است. برادر دیگرم هاشم پیش او ماند آن شب حالش بد شد و تشنج کرد و صبح به شهادت رسید وصبح زنگ زدند و خبر شهادتش را به ما دادند.
انتهای پیام/