کد خبر : ۵۹۸۹۱۶
۱۰:۳۰

۱۴۰۴/۰۶/۱۶
قسمت دوم خاطره روزنوشت شهید «درویش زارع»

دوره آموزشی و گاز اشک آور

شهید «درویش زارع» در دفترچه خاطرات خود می‌نویسد: «روز ۲۵ بهمن سال ۱۳۶۳ آخرین کلاس بود که اعلام کردند همه با بادگیر و لباس نظامی بیایند نمازخانه و ما به نمازخانه رفتیم و به هر نفر یک ماسک دادند و ما را به داخل یک گودال بزرگ بردند...» قسمت دوم خاطره روزنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.


رزمایشی در جبهه

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «درویش زارع» ۱۷  تیر سال ۱۳۴۹ در روستای بیزجان شهرستان کامفیروز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را گذراند و هفت‌سالگی راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سرگذاشت. دوم راهنمایی بود که جنگ شروع شد و با دست‌بردن در شناسنامه راهی جبهه شد. وی سرانجام ۲۷ شهریور ۱۳۶۵ به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای بیزجان علیا به خاک سپرده شد.

خاطره روزنوشت قسمت «2» :

بسم الله الرحمن الرحيم 25 بهمن سال 1363.  حدود يک هفته بود که کلاس ش ميم ره (خلاصه عبارت شیمیایی-میکروبی-رادیواکتیو) برای ما می‌گذارند. 

روز 25 بهمن سال 1363 آخرين کلاس بود که اعلام کردند همه با بادگير و لباس نظامی بيايند نمازخانه و ما به نمازخانه رفتيم و به هر نفر يک ماسک دادند و ما را به داخل يک گودال بزرگ بردند.

چند نفر از برادران پاسدار در اطراف گودال ايستادند ناگهان گاز دودافزا و اشک‌آور به درون گودال انداختند و بچه‌ها هر کدام که ماسک را سريع زد، گاز نخورد و من هم از آن دسته که گاز نخورده بودند، بودم.

بعد ما را به داخل کانال بردند و گفتند ماسک ها را در بياوريد ما هم در آورديم و امّا ناگهان باز هم گاز ريختند ولی اين بار دسته جمی گاز خوردند و ناگهان تويوتا با عامل خنثی کننده و آمبولانس آمد، ياد آن روز گرامی باد و ما چند قطعه عکس برداری کرديم. والسلام.

انتهای متن/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه