«حسن از همان دوران نوجوانی همواره در فعالیت‌های مذهبی شرکتی فعال داشت و در این بین، اگر متوجه مشکل کسی می‌شد تمام تلاشش را به کار می‌بست تا در حد توانش، گره‌گشای آن باشد ...» ادامه این خاطره از زبان پدر شهید «حسن حسین‌پور» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

خاطرات/ گره‌گشای مشکلات مردم بود!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید حسن حسین‌پور، بیستم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در قزوین به دنیا آمد، پدرش سلیمان و مادرش اشرف رضائی نام داشت و تحصیلاتش را تا پایان مقطع متوسطه ادامه داد. این شهید بزرگوار در تاریخ پانزدهم فروردین ماه ۱۳۸۹ ازدواج کرد، تکاور و پاسدار سپاه بود و توسط سپاه صابرین تهران به عنوان فرمانده دسته در شمال غرب (سردشت) حضور یافت. وی چهاردهم شهریور ماه سال ۱۳۹۰ و در حین درگیری با گروهک ضد انقلاب پژاک بر اثر اصابت گلوله مستقیم و جراحات وارده شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.

خاطرات/ گره‌گشای مشکلات مردم بود!

پدر شهید حسن حسین‌پور روایت می‌کند: تقریبا از همان زمانی که در دبیرستان شهید بخارایی مشغول به تحصیل بود. روز‌های تاسوعا و عاشورا تا سوم حضرت اباعبدالله (ع) را بدون هیچ چشم‌داشتی به آشپزخانه امامزاده حسین (ع) می‌رفت و در آنجا مشغول خدمت می‌شد.

در واقع حسن از همان دوران نوجوانی نیز همواره در فعالیت‌های مذهبی شرکتی فعال داشت و در این بین، اگر متوجه مشکل کسی می‌شد تمام تلاشش را به کار می‌بست تا در حد توانش، گره‌گشای آن باشد.

برادر قلابی!

خواهر شهید حسن حسین‌پور روایت می‌کند: همسایه‌مان همیشه به شوخی، حسن را برادر قلابی خطاب می‌کرد و می‌گفت: آخه این چه وضعه لباس پوشیدنه برادر قلابی؟! ریش میذاری و پیرهنتم روی شلوار... تو چه برادری هستی دیگه؟.

حسن هم او را به شوخی «ضد انقلاب» خطاب می‌کرد و می‌گفت تو با من چه کار داری دیگه ضد انقلاب! بعد از شهادت حسن دکتر به قدری شرمنده شده بود که حد نداشت. دلتنگش شده بود و دائما خودش را سرزنش می‌کرد که چرا آنقدر سربه سر حسن گذاشته بود.

منبع: کتاب راه ستاره‌ها ۳ (زندگینامه و مجموعه خاطرات شهید حسن حسین‌پور)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده