می خروشد خون «قاسمها» در مُلک «سلیمانی»
به گزارش نوید شاهد، سردار سلیمانی در این یادداشت نوشته است:
پایان شهریور ماه 1359 آغاز دورانی جدید برای ملت ایران بود؛ مردمانی که پس از سال ها جنگ پنهان و عیان با رژیم پهلوی به پیروزی رسیده بودند و عطر خوش انقلاب اسلامی را استشمام می کردند، ماه های زیادی از این پیروزی نگذشته بود که ناگهان وارد جنگی نابرابر شدند.
لشکری تا بُن دندان مسلح در مقابل ملتی قرار گرفته بود که وحدت و ایمانشان همواره جهاد آنها را به نتیجه رسانده بود و آن غافلاندیشان که رویای اِشغال ایران را در سر می پروراندند، گمان نمی کردند که چه خیال خامی دارند و 8 سال مقاومت و دفاع ایرانیان، جهانیان را متحیر خواهدکرد.
آن روزها سراسر حماسه، حماسه و حماسه بود. چه «رستم»ها که با خون حقشان دل ها را فتح و کاخِ شوکت ناپاکان را با غیرت خود ویران کردند. چه «دوگاهه»ها که عَلَم دفاع را به «هادی»ها سپردند و از خون پاکشان چه «دوران»ها که دوران جنگ تحمیلی را مقدس کردند.
تاریخ دفاع مقدس پُر از حماسه است و قهرمان! قهرمانان حماسه سازی که در تمام طول تاریخ به خاک پاک میهن سجده کردند و قسم خوردند با خونشان چنان دیواری در مرزهای کشور بکشند که این خون پاک تا پایان تاریخ می جوشد و از خروش نمی ایستد.
پیش از دفاع مقدس، سرگذشت قهرمانان تاریخ ساز و شهیدان شجاع و سرباز وطن را که می خواندیم شاید باور آنهمه دلیری و جانفشانی برایمان سخت بود اما دفاع مقدس، تاریخ مجسم همان حماسه هایی است که ریشه در آرمان هایی مقدس دارد.
31 شهریور تنها یک روز برای یادآوری رنج آن سال ها با همه زیبائی هایش نیست بلکه 31 شهریور قصه آزادگی و حریت مردمانی است که هر روز و تا همیشه خون می دهند، جان می دهند، مدافع حرم می شوند، گمنام می مانند، از جهالت نادان ها به دل نمی گیرند، بر سر عهد و پیمانشان با ولی شان می مانند تا مردم سرزمینشان از هر نگاه نامحرمی در امان بمانند.
در چهل و یکمین سالروز آغاز دفاع مقدس به روح پاک شهیدان و امام عزیزمان درود می فرستیم و خاطرات روزهایی را گرامی می داریم که چه «علی اصغرها»، «علی اکبرها»، «رقیه ها»، «عباس ها» و «قاسم ها» رفتند تا این «مُلک سلیمانی ها» با اقتدار بماند و به دست صاحب عصر و زمان برسد. ان شاالله.