داستان جانبازی که میگوید «من جانباز نیستم»
به گزارش نوید شاهد به نقل از تسنیم، کتاب «من جانباز نیستم»، تازهترین اثر دفتر نشر معارف است که به قلم سیدمیثم موسویان نوشته شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. کتاب داستان زندگی احمد پیرحیاتی، از جانبازان و مبارزان انقلابی است که از همان ابتدا دست مخاطب را میگیرد و با خود به دهه 50 و تلاش گروهی از جوانان بروجردی برای مبارزه با رژیم پهلوی میبرد.
کتاب از همان ابتدا روایتش را جذاب شروع میکند. داستان از تلاش چند جوان در باشگاه زیرزمینی جوشن برای مقاومت در برابر نیروهای ساواک و تمرین آنها در کوههای بروجرد آغاز میشود. پیرحیاتی که به گواه روایتش در این کتاب، احتمالاً پیرمردی است خوشسخن، از همان ابتدا دست میگذارد روی اصل ماجرا و پیش میرود. ضمن اشاره به تربیت دینی، به سابقه مبارزاتی خانوادهاش در برابر حمله متفقین نیز اشاره میکند.
موسویان در این کتاب روایت پیرحیاتی را در 34 فصل تنظیم کرده است. هرکدام از بخشهای کتاب شیرینی خاص خود را دارد و بیانگر روحیه انقلابی و تلاش مردمی برای پیروزی انقلاب و شکست دشمن بعثی در دوره جنگ تحمیلی است. با این حال، شاید بتوان نقطه مرکزی کتاب را دوره جنگ تحمیلی دانست که راوی در آن به درجه جانبازی نائل شده است؛ هرچند خود معتقد است که جانباز، فقط آقا ابوالفضل(ع):
من احمد پیرحیاتی هستم و سینهام پر شده است از خاطرات جنگی که فقط چند سال اولش را تعریف کردهام. شاید بعدها حوصله کنم و باقیش را هم برای نسلی دیگر بگویم؛ آدمهای زندهای که ربطی به من ندارند.
چون من احمد پیرحیاتی هستم و مدتهاست که روی ویلچر مینشینم یا ساعتهای زیادی را در بستر میگذرانم و احساس رضایت عمیقی از زندگی دارم. گاهی هم خودم را پیش خداوند لوس میکنم و گله و شکایتی میکنم که چرا من را مثل رفقای خودم قبول نکردهای. همیشه هم مخالفم که به من «جانباز» بگویند؛ جانباز فقط آقا ابوالفضل(ع) است.