نويد شاهد – نادعلى بر اثر تركش خمپاره بعثى، از ناحيه پا مجروح شد و در يكى از بيمارستان هاى تهران بسترى گشت، با اين حال نتوانست دورى از جبهه را تحمل كند و با پاى مجروح به سوى كانون گرم جبهه و جنگ و ديار عاشقان الله شتافت تا ياورى براى مجروحين همرزم خود باشد. گزيده وصيتنامه اين شهيد امدادگر را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.

امدادگرى كه مجروحيتش هم مانع حضور او در جبهه نشد

نويد شاهد مازندران، نادعلى عليجان زاده دوم بهمن ماه سال 1336 از يك خانواده ى مذهبى در روستاى قراخيل شهرستان قائمشهر چشم به جهان گشود. پدرش جبار و مادرش نجمه نام داشت. نادعلى معروف به (ميرزاعلى) هم بود.

دوران تحصيل
در هفت سالگى جهت فراگيرى علم پا به دبستان محل نهاد. بعد از پايان دوره ى پنج ساله ى ابتدايى براى ادامه تحصيل روانه شهر شد‌‌ و با سختى فراوان مادّى در خرداد ماه 1358 در رشته ى علوم تجربى به اخذ ديپلم نايل آمد.

فعاليت انقلابى
نادعلى خيلى زود امام را شناخت و در عنفوان جوانى به نداى (هل من ناصر ينصرنى) حسين زمان لبّيك گفت و از هرگونه فعّاليّت در راه استقرار نظام جمهورى اسلامى دريغ نورزيد. نادعلى بعد از اخذ ديپلم به علّت بسته بودن دانشگاهها (انقلاب فرهنگى) فعّاليت وسيعى را در انجمن اسلامى و بسيج مستضعفين محل به صورت شبانه روزى شروع نمود تا اينكه در بهمن ماه سال 1359 يك دوره شش ماهه امداد پزشكى را به همراه «شهيد قربانى» در قائمشهر گذراند. از اتمام اين دوره براى اينكه هم خود را بيازمايد و هم دين خود را نسبت به اسلام و انقلاب ادا كند در مرداد ماه 1360 به سوى جبهه شتافت تا بتواند به برادران رزمنده خود كمك كند.

حضور در جبهه
نادعلى در بهمن ماه 1361 با توجّه به اينكه دو برادرش در جبهه به سر مى بردند، براى دومين بار رهسپار جبهه ها شد و در عمليّات والفجر مقدّماتى به همراه همرزم خود «شهيد حسين قربانى» به مداواى مجروحين عمليّات پرداخت و در پايان مأموريّت سه ماهه ى خود راضى و سرحال بودند. ايشان عاشق سپاه بود به خاطر همين عشق در مردادماه 1362 به عضويّت سپاه پاسداران انقلاب اسلامى درآمد. او پس از اينكه لباس سپاه را بر قامت خود نظاره نمود به عنوان پاسدار حفظ دستاوردهاى انقلاب اسلامى بر خود واجب ديد به سوى جبهه ها روان شود و در بهمن ماه 1362 براى سومين بار به سوى ميعادگاه عاشقان شهادت شتافت. پس از مدتى در مصاف صدّاميان بر اثر تركش خمپاره بعثى، از ناحيه پا مجروح شد و در يكى از بيمارستان هاى تهران بسترى گشت تا مادامى كه در بيمارستان بسترى بود به خانواده خود اطّلاع نداد تا اينكه بهبود نسبى حاصل نمود و از بيمارستان ترخيص گشت و به منزل برگشت. با اين حال نتوانست دورى از جبهه را تحمل كند با پاى مجروح از آغوش گرم خانواده به سوى كانون گرم جبهه و جنگ و ديار عاشقان الله شتافت تا ياورى براى مجروحين همرزم خود باشد.

نادعلى پس از اتمام دوره هشت ماهه مأموريت خود به جهت ديدار و بازديد از نزديكان و خانواده به منزل برگشت. بعد از مدّتى براى چهارمين بار و سومين سال متوالى تصميم گرفت عيد و تحويل سال نو را در جبهه با رزمندگان باشد از اين رو در بهمن ماه 1363 عازم ميادگاه عاشقان شهادت شد تا امانتى را كه خداوند به او داد با اخلاص تقديم معبود خويش سازد و در فردوس برين به شهيدان همرزم خود بپيوندد.

سرانجام در تاريخ 23 اسفند 1363 در پاسگاه ترابه با خون خود وضو ساخت و عمليات بدر را با خون خود رنگين كرد و بدرى ديگر بپا كرد لذا وى توانست عيد 1364 را با بدريون رسول الله(ص) در پيشگاه خداوند هم نشين شود.
امّت حزب الله جهت قدردانى از فداكارى ها و از جان گذشتگى هاى شهيد يكپارچه در تشييع جنازه اش شركت كرده و در گلستان شهداى سيدميرزا او را به خاك سپردند.

 

منبع:بنيادشهيدوامورايثارگران قائمشهر/

انتهاى پيام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده