جان دادن در راه خدا باعث افتخار و سرافرازی است
به گزارش نوید شاهد، «شهید حمیدرضا بزرگی» فرزند«فیضاله»، 4 شهریور 1343 در سنگر رشت دیده به جهان گشود. این شهید والامقام، 20 مهرماه 1362 مصادف با 5 محرم همان سال در منطقه عملیاتی مریوان به فیض شهادت نائل آمد. بخشهایی از وصیتنامه شهید بزرگی را میخوانیم.
قاتلو في سبيل الله الذين يقاتلونكم «قرآن كريم»
بجنگيد در راه خدا با آنان كه با شما میجنگند.
آنكه تو را شناخت جان راچه كند فرزند و عيال و خانمان را چه كند
ديوانه كنی هردو جهانش بخشی ديوانه تو هر دو جهان را چه كند
خداوندا! تو را سپاس میگويم كه مرا اين سعادت نائل آمد كه در راه تو و در ركاب بنده خالص تو، خميني كبير و به سرداری امام زمان(عجلالله) براي پيشرفت و پيشبرد و اهداف عالی اسلام بجنگم و جهاد نمايم.
بدون مقدمه میروم روی اصل مطلب و از برادران و خواهران معذرت میخواهم؛ چون وقت اينجانب بسيار اندک است و فقط يک ساعت مهلت دارم كه اين وصيتنامه را بنويسم.
باری! هدف من و امثال من كه در جبهههای نبرد حق عليه باطل حضور به هم میرسانيم، فقط و فقط يک چيز و آن هم اسلام میباشد و مصداق آيهای كه در بالا ذكر شد به فرمان قادر متعال و خشنودی او با كفاری كه قصد تجاوز يا جنگ با اسلام را داشته باشند میجنگيم(در راه خدا)، البته اگر در حين انجام اين عمل، جان خود را نيز از دست بدهيم باعث افتخار و سرافرازی ما خواهد بود؛ زيرا مشتری اين جان بیارزش ما همانا خداوند قادر متعال میباشد؛ اما اين سعادت كجا و من گنهكار كجا كه مانند كوری هستم كه در درخشندگی آفتاب حقيقت را نمیتوانم تحمل كنم.
ما چو كشتیها به هم میزنيم تيره چشميم و در آب روشنيم
ای تو در كشتی تن رفته آب را ديوی نگر در آب آب
باری، پروردگارا! من بنده گنهكاری هستم كه از عملهای انجام دادهام خجلم و از تو كه مظهر عفو و بخشش هستی و عالم وجودی من در دست توست، میخواهم كه اين بنده حقيرت را مورد عفو قرار دهی.
پروردگارا! تو شمعی چون خمينی در دستمان نهادی و راه كدر و تاريک را بر ما نمايان ساختی؛ اما اين بندگان نافرمان تو، حقيقت روشنایی را درک نكردند و از او پيروی نكردند. تو را به عزت و جلالت، چشم و گوش و وجود ما را با حقيقت سازگار بگردان و ما را از بند نفس سركش دور گردان. تو را به حق آخرين فرستادهات محمد(ص) فرزندش را، اين چراغ هدايتِ ره گم كردگان را، اين كشتیبان كشتی در طوفان گرفتار را، اين خداگونهای در جلوه انسان را، اين خمينی را تا انقلاب حضرت حجت(عجلالله) برای ما بندگان ناسپاس حفظ بگردان.
عزيزان! در سوگ شهيد گريستن بد نيست اما گريهتان از روي تأسف نباشد، همانا كه دشمن سوء استفاده خواهد كرد، همانگونه كه حسين(ع) در شهادت عباس و فرزندانش گريست.
ای پدر، مادر، برادران، خواهران و دوستان من! شما نيز در فراغ و سوگ شهيد گريه كنيد. برای سلامتی امام و پيروزی لشكريان اسلام دعا كنيد.
چنانچه سعادتی نصيب اين حقير شد كه جان خود را در طبق اخلاص بگذارم و در راه اسلام فدا كنم، دوست دارم روبروی مسجد جامع سنگر، نزد رفيقانم دفن شوم.
خدايا ما را بيامرز. خدايا قلوب ما را به قرآن منور بگردان. خدايا شهيدان ايران را با شهيدان كربلای حسين(ع) محشور بگردان. خدايا امام و اسلام ناطق را تا ظهور مهدی(عجالله) نگهدار.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته