گریه برای شهید انقلاب را زنده نگه میدارد
به گزارش نوید شاهد، خبرنگار شهید«حسین آذرنیا» فرزند «حسن»، 31 تیرماه 1344 در تهران دیده به جهان گشود. این شهید والامقام، 22 اسفند ماه 1363 به فیض شهادت نائل آمد.
بسم الله الرحمن الرحیم
اکنون که این نوشته را میخوانید خود در میان شما نبوده و فقط یادی از من در میان شماست. پس باید بگویم مسئولیت سنگینی بر دوش شماست و آن بارِ کشیدن پیام خون شهیدان است.
این کار سادهای نیست، مرد میخواهد و پایداری در این راه .
بارالها!
همانطور که میدانی فقط به این خاطر به جبهههای حق علیه باطل اعزام شدم که شاید توانسته باشم رضای تو را جلب کنم و مرگ خود را کفاره گناهان خویش قرار دهم، پس خداوندا مرگ من را کفاره گناهانم قرار بده و تمام گناهان این بنده رو سیاهت را به درگاه خودت بیامرز .
خداوندا!
رهبر انقلاب را تا ظهور حضرت مهدی(عجلالله) برای مسلمین نگه دار و از سا لهای طول عمر من بکاه و به عمر وی بیفزا.
انقلاب اسلامی باعث شد تا من از لاک خویش بیرون آیم و به دوروبر زندگی از دید دیگری بنگرم. مگر ما نمیگفتیم: اگر در زمان امام حسین(ع) بودیم، او را تنها نمیگذاشتیم. اگر در آن زمان نبودیم، در زمان فرزند امام حسین(ع) که هستیم، پس به پیش برویم و به گفتههای خود جامه عمل بپوشانیم و جان خود را نثار اسلام نماییم.
در این موقعیت حساس که عاشورای حسین(ع) بار دیگر در ایران جان گرفته و نشان داده که هنوز حسینیان هستند و تا حسینیان هستند، مبارزه علیه یزیدیان وجود دارد، من حسین آذرنیا داوطلب شدم که در راه دین مبین اسلام و به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی به رهبری حسین زمان امام خمینی که جوانمردانه در راه اسلام مقاومت میکند، بجنگم.
اگر در این راه پرخیر و برکت و عاقبتساز شهید شدم، مرا در کنار دیگر شهدای انقلاب اسلامی به خاک بسپارید و در تشییع جنازه من فقط ذکر خدا باشد و شعار " الله اکبر" را تکرار کنید و بدانید که با جاری شدن خونمان است که حکومت تغییر و به حکومت عدل الهی آخر زمان، متصل میشود.
حافظ آن انقلاب، الله است و انشاءالله ما به یاری خداوند متعال توطئه آنها (منافقین) را با رنگ خون و نثار جان خنثی خواهیم کرد و آنان را سر جایشان خواهیم نشاند، همانگونه که نشاندیم و از خداوند خواستارم که فرج امام زمان(عجالله) را هرچه سریعتر نزدیکتر گرداند .
پدر و مادر گرامی!
اگر بعد از شهادتم خواستید بر من گریه کنید، میتوانید؛ چرا که گریه برای شهید است که انقلاب را زنده نگه میدارد، اما امیدوارم که شهادتم در شما اثر مثبت بگذارد.
شما باید افتخار کنید که پسرتان در این راه شهید شده و بدانید این روزی است که من لباس دامادی به تن کردهام؛ پس شاد باشید و هرگز لباس سیاه نپوشید که من خود خواستهام که با دادن قطره خون بیارزشم، به عشقم برسم که همان راه الله است؛ پس بیشتر افتخار کنید که پسرتان را در راه الله فدا نمودید و امام را دعا کنید و مرا حلال کنید؛ زیرا که نتوانستم جوابگوی زحمات شما باشم.
حلالم کنید تا درِ رحمت الهی به سوی من گشوده شود، و این را بدانید که زندگی کلاس درسی بیشتر نیست که انسان باید دیر یا زود امتحان پس داده و اگر من داوطلب به جبهه حق علیه باطل اعزام شدم، شاید موقع امتحانم فرا رسیده بود و امیدوارم که به من ناکام نگویید چون نهایت کامم را گرفتم که بهترین نعمتهاست .
خواهرانم و برادرانم!
بدانید که وقت آن رسیده که رسالت زینب(س) را از خویش نشان دهید و مادر را دلداری داده و هیچگاه نگران نباشید و افتخار کنید؛ چرا که برادرتان داوطلب لبیک گوی حسین زمانه بوده است .
پدر و مادر و خواهر و برادرانم!
امکان دارد اتفاقی واقع شود و جنازه من به دست شما نرسد، آن وقت به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحت نشوید و هر وقت دلتان گرفت، به بهشت زهرا(س) بروید و به این همه شهید بنگرید، آن وقت درد خود را فراموش میکنید.
سلام مرا به امام خمینی، حجتالاسلام رفسنجانی و آیتالله خامنهای برسانید؛ همچنین به هیئت دولت و نمایندگان دولت که در خط واقعی امامند.
والسلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الشهداء و الصدیقین
حسین آذرنیا