يکشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۱
نوید شاهد-«بعد از شهادتش بی تابش بودم. يك شب خواب ديدم دور قبر او را با پارچه‌اي سياه پوشانده‌اند در خواب از اسماعيل سؤال كردم:«چرا مزارت اينگونه است؟ با ناراحتی نگاهم کرد و جواب داد:«بدليل اينكه شما پيشاني خود را با پارچه‌اي سياه بسته‌ايد.»در ادامه خاطره ای از مادر شهید «اسماعيل قنواتي» را بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید اسماعيل قنواتي، دوم خرداد 1345، در شهرستان بندرماهشهر به دنيا آمد. پدرش رجب و مادرش هاجر نام داشت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. هفتم فروردين 1362 ، در شيب نيسان بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار او در زادگاهش قرار دارد.

متن خاطره:

همیشه من و اسماعیل با هم رابطه خوبی داشتیم بسیار از دوست داشتنی هایش براین سخن می گفت. بارها در میان سخنانش یه من گفت:«که من باید درراه خدا شهید بشوم . برای من دعا کنید تا شهید شوم»

و هر بار تا من می خواستم حرفی بزنم می گفت:«شما نیز باید افتخار کنید که مادر یک شهید هستید.»

بعد از شهادتش بی تابش بودم. يك شب خواب ديدم دور قبر او را با پارچه‌اي سياه پوشانده‌اند در خواب از اسماعيل سؤال كردم:«چرا مزارت اينگونه است؟»

با ناراحتی نگاهم کرد و جواب داد:«بدليل اينكه شما پيشاني خود را با پارچه‌اي سياه بسته‌ايد.»

گفتم:«كه چرا دستهايت تاول زده است؟»

گفت‌:«بخاطر اشكهايي است كه شما مي‌ريزيد.»

بعد از اين خواب پيشاني بند سياه را باز كردم و ديگر گريه نكردم. مدتي بعد دوباره فرزندم را در خواب ديدم اما اين بار دستهاي او تاول زده نبود.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده