نوید شاهد - مادر شهید "رضا گلستانه" نقل می‌کند: «خوراک مرغ‌ها را برداشتم و به مرغداری رفتم. رضا نیز با پاهای کوچکش پشت سرم راه افتاد. با حرکات و شیرین زبانی‌اش فهمیدم که می‌خواهد پیش مرغ‌ها برود. دست رضا را گرفتم و او را پیش مرغ‌ها بردم. خواستم برگردم. هنوز چند قدمی دور نشده بودم که ناگاه صدایی شنیدم ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، شما را به مطالعه زندگی این شهید گران‌قدر دعوت می‌کند.

نخستین کلام شهید

اولین سخنی که از رضا شنیدم!

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید رضا گلستانه دوازدهم دی‌ماه ۱۳۴۲ مصادف با ماه مبارک رمضان در روستای کهک از توابع شهرستان گرمسار چشم به جهان گشود. رضا در بالین پدر و مادر رشد کرد؛ رشدی همراه با مهر و عاطفه. 

مادر شهید نقل می‌کند: «خوراک مرغ‌ها را برداشتم و به مرغداری رفتم. رضا نیز با پاهای کوچکش پشت سرم راه افتاد. تند راه می‌رفتم. رضا نمی‌توانست همراه با من گام بردارد. چند بار زمین خورد. خوراک را برای مرغ‌ها ریختم و به طرف خانه برگشتم. رضا هنوز به مرغداری نرسیده‌بود. گفتم: پسر گلم! کجا؟ برگرد بریم خونه.

با حرکات و شیرین زبانی‌اش فهمیدم که می‌خواهد پیش مرغ‌ها برود. دست رضا را گرفتم و او را پیش مرغ‌ها بردم. خواستم برگردم. هنوز چند قدمی دور نشده بودم که ناگاه صدایی شنیدم: «الله»
به طرف صدا برگشتم. دوباره آن را شنیدم. این اولین سخنی بود که از زبان رضا شنیده بودم. بعد با خودم گفتم: پسرم در راه خدا می‌ره.»

بازگشت پس از هجده سال

چهارم دبیرستان بود که با رضایت پدر عضو بسیج شد و به عنوان آرپی‌جی‌زن به گیلان غرب اعزام شد. چهل روز بعد، مجروح و در بیمارستان حضرت فاطمه تهران بستری شد. عملی بر روی فک پایینش انجام گرفت. برای بار دوم هم به منطقه فکه رفت و یک ماه آن‌جا بود. بیست و دوم بهمن‌ماه ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید.
استخوان‌ها و پلاک این شهید بزرگوار بعد از هجده سال در گلزار شهدای گرمسار دفن شد.

 


منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده