نوید شاهد - شهيد "اسدالله زارعی" در نامه ای به خانواده خود می نویسد: «اكنون كه مشيت الهى براين قرار گرفته كه بنده در اين راه پر سعادت و حركت آفرين جان خود را نثار كنم شادى سراسر وجودم را فرا گرفته و...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
شهادت آخرین سعادت
 
به گزارش نوید شاهد فارس،شهيد "اسدالله زارعی" هشتم تيرماه 1345 در روستای کی زرين شهرستان فیروزآباد در خانواده فقير دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدايی را با موفقیت در همان روستا گذراند. جهت ادامه تحصيل و گذراندن دوره راهنمايی به مدرسه احمدآباد رفت.

پس از گذراندن دوره راهنمايی به واسطه علاقه زيادی که به اسلام و روحانيت داشت به حوزه علمیه فیروزآباد رفت و طلبه آيت الله فرقانی شد. پس از گذراندن دوره مقدماتی به حوزه علميه شيراز رفت.
با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت. وی سرانجام 12 آذر سال 1361 در عین خوش به شهادت رسید. پیکر پاکش در روستای کی زرین به خاک سپرده شد.

متن وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم خدايا دل به تو بسته ايم و عزم اين دارم كه در راه تو جانمان را اين ناچيزترين هديه به تو اداء کنیم.
 تومنون با الله و رسوله و تجاهدون فى سبيل الله باموالكم و انفسكم ان كنتم تعلمون : آن تجارت اين است كه به خدا و رسول ايمان آوريد و به مال و جان در راه خدا جهاد كنيد. اين كار ازتجارت اگر دانا باشيد براى شما بهتر است.

آیا آخرین سعادت نصیبم می شود

 با نام خدا وصيت نامه را مى نويسم كه نمى دانم چه مى شود آيا شهادت كه آخرين سعادت مى باشد به سراغم خواهد آمد يا نه؟! اكنون كه مشيت الهى براين قرار گرفته كه بنده در اين راه پر سعادت و حركت آفرين جان خود را نثار كنم شادى سراسر وجودم را فرا گرفته و در پوست خود نمى گنجم و آنچنان هيجان در بنده ايجاد شده كه حس مى كنم در حال پروازم و تنها وصيتم به خواهران و برادران اين است كه از امام امت و روحانيت مبارز پشتيبانى كنند و از تفرقه و جدايى بپرهيزيد و از تمام برادران پاسدار مى خواهم در اين عصر كه مسئوليتى بس سنگين به دوش دارند شانه خالى نكنند و راه شهيدان را ادامه دهيد.

اعزام به جبهه یک وظیفه الهی
 از پدر و مادرعزيزم و برادران و خواهران گراميم مى خواهم كه اگر خدا خواست شهادت نصيبم گرديد هيچگونه گريه نكنند چون اين راه راه حسين است كه من ادامه مى دهم و نه براى انتقام به جبهه مى روم اين يك وظيفه الهى است. اى مادر عزيز حال كه فرزندت را به سوى راهی كه حسين (ع ) سرور شهيدان قدم گذاشت به تو چند كلام حرف دارم؛ مبادا پس ازشهادتم اشك بريزى كه دشمن شاد بشود گر چه تو را ترك مى گويم دوران زندگى ما هم كوتاه بود ولى چه مى بايست كرد آخر مى بايست رفت و به اعلا پيوست از تو مى خواهم كه همچون شير زنان اسلام باشى

همچون كوه استوار و محكم

و اما با شما برادرانم من رفتم برادران خداحافظ از شما مى خواهم كه پس از من راهم را كه همان راه اسلام حقيقى است ادامه دهند و امام را تنها نگذاريد و اما خواهران سخنى با شما دارم ازشما مى خواهم كه همچون زينب وار صبور و شكيبا باشيد همچون كوه استوار و محكم باشيد كه سر انجام حق برباطل پيروز است و صاحب ما خواهد آمد و انتقام خون ما را خواهد گرفت و اگر من گنهكار شهيد شدم مرا در كنار برادرم دفن نمائيد در پايان از پدر و مادرم و برادران و خواهرانم و كليه دوستان و قوم و خويشان خداحافظى مى كنم و اگر از طرف اين حقير كوچكترين بى احترامى و يا اذيت و آزارى رسيده است مرا مورد عفو قرار دهيد. خدا ياور و مددكار شما باشد. به اميد پيروزى حق بر عليه باطل و اين شعار همگى با هم تكرار كنيد خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگه دار والسلام اسدالله زارعى

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی،مرکز اسناد ایثارگران فارس


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده