گفتگو با خواهری که برادر شهیدش راهنمای اوست؛
نوید شاهد – خواهر شهید "محمد محمدی" می‌گوید: هر زمان که در حسینیه برای انجام کار خیری قدم برداریم محمد خودش راه را نشانمان می‌دهد. همه کارهای خیرخواهانه با کمک خدا و خود شهداست، چراکه انگار ما تنها نیت خیر می‌کنیم و باقی را خود شهدا حل می‌کنند.


به گزارش نوید شاهد زنجان، شهید محمد محمدی یکم فروردین ۱۳۴۵ ‏، در روستای دواسب از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش ابراهیم، کشاورزی می کرد و مادرش فضه نام داشت. تا اول راهنمایی درسی خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هفتم اسفند ۱۳۶۲ ‏، در جزیره ‏مجنون عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه بر جا ماند و بیست‌وپنجم مهر ۱۳۷۵ ‏، پس از تفحص در مزار پایین شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد. حالا سال‌‌هاست که خواهرش ملیحه محمدی یاد و خاطر برادرش را زنده نگه داشته و حسینیه شهید در رکاب شهدا درس ایثار اجتماعی را در عمل آموزش می‌دهد. بار دیگر در حرکتی خداپسندانه یک دستگاه ضد عفونی کننده به درمانگاه روستای دو اسب اهداء می‌شود. خواهر این شهید بزرگوار معتقد است همه این کارهای خیرخواهانه با کمک خدا و خود شهداست. چرا که انگار ما تنها نیت خیر می‌کنیم و باقی را خود شهدا حل می‌کنند.

در ادامه گفتگوی خبرنگار نوید شاهد با این خواهر شهید را همراه باشید؛

شهید چندمین فرزند خانواده است؟

محمد اولین پسر و دومین فرزند خانواده است.

چه طور علاقه‌مند حضور در جبهه شد؟

بعد از اینکه دوره پنجم ابتدائی را در روستای دو اسب به اتمام رساند برای ادامه تحصیل به مدرسه ای در زنجان رفت. پس از مدتی نزد پدرم آمد و گفت پدر من نمی خواهم به مدرسه بروم. پدرم علت را جویا شد و محمد گفت؛ پدر اجازه بده در بسیج ثبت نام کنم. پدرم گفت: پس تکلیف مدرسه‌ات چه می‌شود؟ او جواب داد پدر زمانی که به جبهه بروم هم می‌توانم درسم را ادامه بدهم و هم اینکه برای کشورم بجنگم. او جواب جالب‌تری نیز داد؛ اینکه من می خواهم بروم تا شاهد بی‌حجابی زنان نباشم.

محمد همیشه راه را به من نشان می‌دهد

در زمان شهادتش چه احساسی داشتید؟

آن زمان کمتر از 10 سال سن داشتم و به قدری محمد را دوست داشتم که وقتی گفتند محمد جاوید الاثر شده است نمی‌فهمیدم معنای این کلمه چیست. فقط به هیچ وجه نمی‌توانستم قبول کنم که شهید شده و دیگر نخواهد بود. مدت‌ها در راه روستا و خانه منتظر محمد بودم. حالا که به این سن رسیده‌ام مفهوم حال آن روزهایم را بهتر درک می‌کنم. محمد واقعا زنده است من او را می بینم. او مرا تنها نگذاشته و هنوز هم در حقم برادری کرده و مشکلاتم را برطرف می‌کند.

آیا شهید محمدی در زمان حیات خود اقدامات خداپسندانه‌ای داشت؟

بله. محمد بسیار طالب دستگیری از نیازمندان بود و بارها توصیه می‌کرد که نسبت به اطرافیان خود بی‌تفاوت نباشید. همین رفتارهایش باعث شد که حتی بعد از شهادتش هم اصلا احساس نمی‌کنم که او در بین ما نیست و بارها احساس کرده‌ام که در میان ما زندگی می‌کند و رفتارهایش هنوز هم ادامه دارد و برکت حضورش در زندگی‌مان همچون نسیم می‌وزد.

محمد همیشه راه را به من نشان می‌دهد

وجود برادرتان در زندگی خود را بین صحبت‌هایتان اشاره کرده‌اید. چه طور شهید با شما ارتباط برقرار می‌کند؟

وجودش بارها و بارها برایم اثبات شده. مثلا من تا زمانی که محمد آگاهم نکرده بود از وجود موزه شهدا اطلاعی نداشتم تا اینکه شبی محمد به خوابم آمد و گفت؛ فردا برو موزه شهدا. فردای آن روز بعد از پرس و جو برای اولین بار رفتم و مسئول موزه من را به سمت سالن راهنمایی کرد تا خودم آنجا اسناد را ببینم. من بودم و من. یک لحظه که فضای آنجا را در ابتدای ورودم دیدم انگار یک اتفاقی در من افتاد به خودم تلنگر زدم که تو چرا با کفش به اینجا آمده‌ای انگار در خیال خودم آنجا خانه شهدا بود. شب همه آنها را در موزه شهدا حاضر می‌دیدم که یکی از آنها من را به عنوان خواهر محمد به بقیه معرفی کرد و بعد که با هم صحبت کردیم قرار شد یاد آنها همیشه با من باشد.

خرید این دستگاه چگونه میسر شد؟

راستش را بخواهید زمانی که قصد خرید آن را داشتم فقط از ته دلم خواستم که آن را به نام حسینیه خریداری کنم. حساب حسینیه خالی بود و دستگاه نسبت به چند ماه گذشته چند صد تومانی گرانتر شده بود خودم نیمی از مبلغ را داشتم اما تا زمانی که قطعی برای خریدش اقدام کنم کمک‌های خیرانه به حساب واریز شد و دیگر مشکلی برای خرید آن نداشتم. برای همین می‌گویم محمد همیشه خودش کمکم می‌کند. من بارها محمد را دیده‌ام و می‌دانم تنهایم نمی‌گذارد.

محمد همیشه راه را به من نشان می‌دهد

فعالیت‌های حسینیه در روزهایی که به خاطر کرونا محدودیت‌ها اعمال می‌شود چگونه است؟

مردم خیر و اعضاء این حسینیه با دوخت ماسک، بسته بندی و توزیع اقلام بهداشتی فعالیت خود را ادامه می‌دهند. اعضای کلاس‌ها نیز در خانه آموزش‌های خود را پیگیر هستند.


به نظرتان نسل امروز که شهدا را از نزدیک ندیده‌اند چگونه می‌توانند ارتباط موثری برقرار کنند؟

ایثار اجتماعی که با نام و یاد شهدا انجام می‌شود اثرات مهمی در جان و روح جامعه دارد. فکر می‌کنم باید برای شناساندن شهدا همه فعالیت کنند تا جامعه این قهرمانان را بشناسد. من به این باور رسیده‌ام که هر زمان که به گرهی برخورد می‌کنیم اگر از شهدا کمک بخواهیم آنها درخواست ما را رد نمی‌کنند و حتما یاریمان خواهند کرد.

گفتگو از: صغرا بنابی‌فرد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده