فرماندهی که در واحد مهندسی در جنگ خدمت کرد
پس از پيروزى انقلاب براى ديدار و بيعت با امام خمينى قدس سره همراه با اقشار مختلف مردم به قم رفت و پس از مراجعت بلافاصله وارد بسيج شد. در سال 1358 به عضويت رسمى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى اروميه درآمد و در كنار آن به ورزش مىپرداخت و به عضويت تيم فوتبال سپاه پاسداران اروميه انتخاب شد. مدتى بعد به جبهه هاى جنگ عراق عليه ايران اعزام و با مهدى و حميد باكرى (فرمانده و معاون لشكر 31 عاشورا) آشنا شد و در كنار آنها در عملياتهاى دارلك، سنندج، اشنويه ، طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس، رمضان و محرم شركت كرد و به دفعات مورد اصابت گلوله و تركش قرار گرفت. در سال 1361 با خانم فاطمه داورپناه - خواهر شهيد يوسف داورپناه - ازدواج كرد. مدت كوتاهى پس از ازدواج بار ديگر به جبهه ها بازگشت و در عملياتهاى والفجر 4، خيبر و بدر شركت كرد. پس از مدتى در لشكر 31 عاشورا مسئوليت تعاون شهدا را به عهده گرفت و بعد از اتمام مأموريت به شهرستان اروميه مراجعت كرد. بلافاصله به واحد مهندسى قرارگاه حمزه سيدالشهداء منتقل و در بخش طرح و برنامه مهندسى قرارگاه مشغول انجام وظيفه شد. در عمليات والفجر 9 بنا به دستور سردار محسنى، مسئوليت واحد مهندسى قرارگاه سيدالشهداء و فرماندهى گردان شهيد جمدى را به عهده گرفت. او در فاصله كمى توانست اين گردان را كه در جنگ صدمات فراوانى متحمل شده بود، بازسازى كند، به طورى كه توانست در مدت كوتاهى در چندين عمليات مهم و سرنوشت ساز شركت كرده و با احداث جاده هاى ارتباطى و خاكريزهاى مواصلاتى نقش بسزايى در پيروزی هاى رزمندگان داشته باشد.
در سال 1362 تحركات منافقين در مناطق شمالى و شمال غرب افزايش يافت. آنان سعى داشتند با تحركات تاكتيكى از شمال غرب به سوى شمال كشور حركت كنند كه عبداللَّه نژادثانى و گردان تحت امر مأموريت يافت با ايجاد موانع ايذايى از حركت آنان جلوگيرى نمايند كه اين مأموريت با موفقيت انجام شد. رحمت در عمليات والفجر 8 پلى را طرحريزى كرد كه يك سر آن متحرك بود و هر قطعه آن سه متر طول داشت اين پل ارتباطى در پيروزيهاى رزمندگان بسيار مؤثر بود. او همچنين در عملياتهاى كربلاى 2، 5، 10، پاتك حاج عمران، عمليات فتح در منطقه ماووت عراق در واحد مهندسى در خدمت جنگ قرار داشت. در تيرماه 1366 در تيپ 69 توپخانه توحيد و قرارگاه حمزه سيدالشهداء مشغول شد و پس از شش ماه به فرماندهى پايگاه امام حسين سپاه پاسداران انقلاب اسلامى منطقه بوكان منصوب گرديد. در طول جنگ در عملياتهاى مختلفى از جمله فتح المبين، بيت المقدس، طريق القدس، رمضان، محرم، خيبر، بدر و... به طور فعال شركت داشت. او بر اين باور بود كه جنگ محل و ميدان امتحان بندگان مخلص خداوند است و هركس ياراى مقاومت و ستيز با دشمنان را ندارد و هركس لياقت شهادت را به دست نمى آورد. وى همچنين جنگ را براى ملت ايران بركت مى دانست.
رحمت عبداللَّه نژادثانى در حالى كه بيش از دو ماه از مسئوليت جديدش به عنوان فرمانده گردان عملياتى امام حسين (ع) نمی گذشت در سحرگاه 23 اسفند 1366 زمانى كه سعى داشت نيروهاى پايگاه تحت امر خود را از وجود اشرار آگاه كند، در تعقيب نيروهاى ضدانقلاب، اتومبيل حامل وى و تعدادى از همرزمانش در مسير بازگشت در حين عبور از رودخانه قره چاى در منطقه عملياتى بوكان به علت نبود پل ارتباطى به داخل رودخانه واژگون شد و او به همراه سه تن ديگر از همرزمانش به شهادت رسيد. از او دو پسر به نامهاى حجت و يوسف به يادگار مانده است.