مردمانی از «گلین» که سرخ پوش شدند
داستان از پایانه مسافربری در تهران آغاز می شود تا به ورود نویسنده و دوست همراهش به بنیاد شهید سنندج می رسد. نویسنده در طول مسیر به خواننده می گوید که بار سوم یا چهارم است به سنندج سفر کرده و «هربار مثل کارآگاهی ادبی که قصد داشته ته و توی واقعه ای را برای نوشتن قصه ای درآورد» در جستجوی شخصیت های اصلی 4 کتابش به نام های «آخرین بنکه»، «حاج سعید»، «پیامبران کوچک» و «شهید بن شهید» بوده است.
داستان «گلین» از فصل پنجم آغاز می شود و ورودی آن سرگذشت شهیده «فاطمه اسدی» همسر مقنی روستای باقر آباد است که در زمستان 1360 پس از آن که عوامل ضد انقلاب همسرش را به اسارت می برند، در جستجوی مردَش به شهادت می رسد و فرزند خردسالش در فراق او جان می دهد. قصه ای که مخدومی نام آن را «فاطمه ای دیگر» می گذارد.
«گلین»، محور کتاب که در ابتدا گمان می رود روایت یک زن است (گلین در زبان ترکی به معنای عروس است) از فصل هفتم وارد داستان می شود اما با این تفاوت که نام روستایی است و مردمان آن که در اواخر سال 1360 می زیسته اند، قهرمان قصه این کتاب شده اند. در این سال 40 مرد روستا به اسارت گروه های ضد انقلاب در می آیند یا با لفظی درست تر به گروگان گرفته می شوند و به جرم همکاری با دولت و خیانت به خلق کُرد مجرم شناخته شده و در روستاهای اطراف گردانده می شوند تا عبرتی برای دیگران باشند.
نویسنده در لابه لای روایت داستان اسیران روستای گلین، گریزی کوتاه به شخصیت های فرعی می زند اما در این شخصیت های توقف نمی کند. مخدومی قصد دارد خواننده فهم درست تری از جنایت عوامل ضد انقلاب و مظلومیت گروگان ها به تصویر بکشد. مانند ماجرای «ملا حیدر فهیم» در روستای «آویهنگ» که برای گروگان ها گردو می آورد و سال 1362 به شهادت می رسد.
گره داستان در روستای «فطره زمین» است؛ روستایی که شکنجه گروگان ها در آن آغاز می شود.
نویسنده پس از آن که به شهر سنندج می رسد، با آقای سلیمانی، یکی از مسولان بنیاد شهید دیدار کرده و داستان به نقل از ایشان آغاز می شود. مخدومی پس از بیان وضعیت گروگان ها در سال 1360 به سال 1395 و اتاق آقای سلیمانی برمی گردد و فضای زمانی کتاب را تغییر می دهد. شاید هدف او یادآوری به مخاطب است که در وضعیت و امنیت امروز حوادث و روزهای پر التهاب سال 1360 را دنبال می کند.
کتاب به فصل یازدهم می رسد و حالا داستان از زبان نصرالله رسولی یکی از بازماندگان فطره زمین بیان می شود. او که به قول مخدومی، «اصل ماجراست. نقل این و آن نیست. یکی از بازماندگان قصه فطره زمین. کسی که خودش جزو کاروان چهل نفره اسرا بوده. خودش جزو شکنجه شده هاست و خودش شاهد شهادت ها.»
از این فصل داستان اصلی رها می شود و نویسنده به زمان عقب تر برمی گردد. از شکنجه ها می گوید و اثرات آن در زمان حال به نقل از بازماندگان. این رویه ادامه دارد تا فصل بیست و یکم کتاب و بازگشت به موضوع اصلی که در شکنجه گاه فطره زمین رها شده بود.
نویسنده در فصل های پایانی کتاب سعی دارد داستان های ناتمام را تمام کند و هیچ ماجرایی رها نشود.
خواندن کتاب زمانبر نیست و کوتاه بودن فصل ها خواننده را خسته نمی کند. مخدومی داستان ها را به اندازه ای موجز و با شتاب روایت می کند که هیچ واژه اضافه ای در آن دیده نمی شود.
«گلین عروس سرخ پوش» خاطرات شفاهی مردمان این روستا و یادداشت روزانه نویسنده در زمان جمع آوری اطلاعات برای نگارش کتاب است. اگرچه به نظر می رسد قرار است در این کتاب جریان اسارت 40 گروگان روستای گلین از ابتدا تا انتها بیان شود اما داستان های فرعی که بین روایت قصه اصلی فاصله می اندازد از بخش هایی از ستم هایی که بر روستائیان در غائله کردستان شده، پرده بر می دارد؛ داستان هایی فرعی که هرکدام اصل و نابند.
این کتاب در 143 صفحه، 31 فصل و به قیمت 8 هزار و 500 تومان توسط «نشر شاهد» منتشر شده که چاپ اول آن در سی و یکمین نمایشگاه کتاب تهران در دسترس مخاطبان قرار گرفت.