شنبه, ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۰۰
دشت را ابر تیره پوشانده، یاسمن‌ها به گریه افتادند...

دشت را ابر تیره پوشانده، یاسمن‌ها به گریه افتادند

در غم نخل‌های بی‌سر باغ، نارون‌ها به گریه افتادند

دسته دسته اسیر می‌آمد، زخم زنجیر روی گردن‌ها

روضه‌خوان بغض کرده و آن سو، سینه‌زن‌ها به گریه افتادند

سنگر آتش گرفت از داغت، حجله‌های شهید روشن بود

روضه‌ی قتلگاه تا خواندند، بی‌کفن‌ها به گریه افتادند

وسط خطبه‌خوانی زینب، روضه حال و هوای دیگر داشت

باز عکس شهید آوردند، شیرزن‌ها به گریه افتادند

عملیات، کربلا شده بود، روضه‌ی «الوداع» می‌خواندند

اشک­ها بی قرار بدرقه بود، خط شکن‌ها به گریه افتادند

منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده