اسمی که سخت خوانده ­شد از روی یک پلاک رویید از زمین گل سرخی به نام تو
بوی کویر، حسّ عطش، عطرِ سردِ خاک

اسمی که سخت خوانده ­شد از روی یک پلاک

رویید از زمین گل سرخی به نام تو

بالابلند و مست و غزل­پوش و چاک­چاک

بالابلند و مست کنارت کبوتری

آن سو نگاهِ پنجره لبریزِ دختری

پیدا شدی و یکسره لبخند می­زنی

شاید شکسته بغض نفس­گیر مادری

شاید شکسته بغض نفس­گیر مادرت

سجّاده­ ای گذاشته ­ای در برابرت

این تکّه ­های خاکی تن­پوش سبز توست...

یا پاره ­های کیسۀ شن­ های سنگرت؟

یا پاره ­های قلب تو با ما غریب شد

یا دست­های خستۀ ما بی­شکیب شد

یکباره خاک جرئت دریا شدن گرفت

پیشانی بلند تو أمّن یُجیب شد

پیشانی بلند تو پایان قصّه بود

یک کهکشان کنار تو در گِل نشسته بود

لابُد نسیم بعدِ تو سربند عشق را

بر فرق زخم­خوردۀ خورشید بسته بود

با این­همه نشانه که اینجا گذاشتی

در چشم­ها شکوه تماشا گذاشتی

پرواز را به خاطر دنیا سپردی و

یک عکس از تمام خودت جا گذاشتی


سروده ای ازعارفه ستاری رستمی

منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده