شبیخون به سربازان شیطان
سهشنبه, ۰۲ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۴۴
در طي يك شبيخون چريكي توسط فدائيان اسلام در جبهه آبادان تلفات سنگيني به نيروهاي مزدور بعثي عراقي وارد شد يك كاميون مهمات، دو انبار اسلحه، سه تانك منهدم و بي شاز 300 تن از افراد دشمن به هلاكت رساندهشدند. در اين علميات متهورانه به جز 5 تن از برادران كه شهيد شدند همه رزمندگان دلاور اسلام سالم به پايگاه خود بازگشتند. سيدمجتبي هاشمي فرمانده كل عملياتي فدائيان اسلام در خوزستان كه رهبري اين عمليات را به عهده داشت طي گفتگويي با خبرنگار اعزامي اطلاعات چگونگي انجام اين عمليات موفقيتآميز را تشريح كرد.
نوید شاهد: دوشنبه اول دي ماه 1359 شماره 16317 صفحه اول گزارش فرستاده روزنامه اطلاعات به جبهه جنگ: در شبيخون فدائيان اسلام 300 مزدور عراقي به هلاكت رسيدند. چريكهاي عضو "فدائيان اسلام" با حمله به مراكز تجمع سرابازن مزدور عراقي تعداد بيشماري از آنان را از پاي درآوردند.
در طي يك شبيخون چريكي توسط فدائيان اسلام در جبهه آبادان تلفات سنگيني به نيروهاي مزدور بعثي عراقي وارد شد يك كاميون مهمات، دو انبار اسلحه، سه تانك منهدم و بي شاز 300 تن از افراد دشمن به هلاكت رساندهشدند. در اين علميات متهورانه به جز 5 تن از برادران كه شهيد شدند همه رزمندگان دلاور اسلام سالم به پايگاه خود بازگشتند. سيدمجتبي هاشمي فرمانده كل عملياتي فدائيان اسلام در خوزستان كه رهبري اين عمليات را به عهده داشت طي گفتگويي با خبرنگار اعزامي اطلاعات چگونگي انجام اين عمليات موفقيتآميز را تشريح كرد. متن زير، مشروح گفتگوي وي ميباشد:
ما تاكنون چندين شبيخون به دشمن زدهايم و در تمامي آنها موفق بوده و با كمترين شهيد و مجروح، خسارت و تلفات بسياري به كافران تحميل كردهايم. يكبار زماني كه دشمن با زدن پل بر روي رودخانه بهمنشير، آبادان را محاصره كرده بود در كنار برادران ارتش، سپاه به دشمن حملهور شده و چند صد نفر از كفار بعثي را قلع و قمع كرديم. به طوري كه هفتهها اجساد آنان به خاطر جذر و مد به روي رودخانه شناور بود در جبهه ذوالفقاري با نابود كردن 150 سنگر متجاوزين صدام 400 نفر از آنان را به هلاكت رسانده و 46 نظامي و 7 افسر ارشد عراقي را به اسارت درآورديم. اين بار نيز با رشادت و از جان گذشتگي 120 نفر از فدائيان اسلام به مواضعهاي دشمن يورش برديم. ساعت 30/17 بود كه در مقابل ديدگان دشمن اذان دستهجمعي گفتيم و بعد به سوي قبله ايستاده و نماز مغرب وعشا را به پا داشتيم. پس از دعا و نيايش به درگاه خدا دستور دادم تمام ساعتها را از مچ دست باز كنند تا در تاريكي ندرخشند و در حين حركت به گونهاي روي زمين بخزند كه شلوارها و آستين لباسها به هم سائيده نشود و خش خش نكند.
ضمن اينكه تاكيد ميكردم در نهايت سكوت پيشروي كنند. نيروهاي خود را به 2 ستون تقسيم كرده و در ساعت 30/18 به پشت سنگرهاي دشمن رسيديم. بلافاصله 5 نفر براي شناسايي مواضع آنها به جلو فرستادم و به دنبال آنان در موقعيت مناسب به تاسيسات و نفرات نيروهاي مزدور صدام يورش برديم توسط بيسيم از ارتش تقضاي پرتاب فانوس كردم و در حاليكه دشت در پرتو نور فانوسها روشن شده بود دشمن وحشت زده را در حلقه محاصره قرار داده و سينههاي آنان را كه در تسخير شيطان است هدف گلولههاي خود قرار داديم.
دشمن تصور مينمود كه مطابق معمول اگر چنانچه قصد شبيخون باشد ميبايست زماني كه تصور ميرود دشمن به خواب رفته يعني حوالي ساعت 2 الي 4 نيمه شب انجام شود. اينكه ما بر خلاف تصور او زماني به سراغش رفتيم كه مشغول صرف ميوه بودند و با اجازه شما پس از سركوب نمودن آنها ميوهها را خورديم! در همان لحظات نخست 16 تانك را به تصرف درآورديم. اگر راننده داشتيم اكنون آنها درمقابل ديدگان شما قرار داشتند 3 تانك را منفجر نموديم، 2 انبار مهمات و يك كاميون مملو از تجهيزات جنگي را نابود كرديم به طوري كه بر اثر انفجارات ناشي از آنها روشنايي وسيعي دشت را فرا گرفته بود. بيش از 300 نفر از كفار بعثي را امان نداده و به اسفل السافلين فرستاديم و حدود 250 قبضه اسلحه كلاشينكف به غنيمت گرفتيم طي اين عمليات 13 تن از مزدوران عراقي كه دو نفر از آنها درجه سرواني دارند به اسارت ما درآمدند تا ساعت 8 بامداد يك شهيد و سه زخمي داشتيم اما به دليل برخي مسائل، چون مهمات دستمان نرسيد و يا اگر سريد در دوردست بود چهار نفر شهيد و تعدادي ديگر از رزمندگان اسلام مجروح شدند كه هم اكنون پس از مداواي مختصر با رشادت به نبرد عليه دشمن ادامه ميدهند.
به نظر شما با توجه به قدرت جنگي نيروهاي ما و تحليل قواي دشمن از يك سو و ايثار و از جانگذشتگي رزمندگان با ايمان ما از سوي ديگر چرا تا به اكنون دشمن در خاك كشور ما حضور داشته و به عمليات ايذايي خود ادامه ميدهد.
در اين مورد كه چرا دشمن بيش از سه ماه است كه در خاك مقدس سرزمين اسلامي ما "خوش نشسته" است، ضعف رزمندگان پاكباز و عاشق شهادت ما نيست آنچه كه سبب شده است كه دشمن ناتوان شده قسمتهايي از سرزمين اسلامي ما را با خون ناپاك خود آلوده كند ـ شيوه جنگي ماست و با صداقت ميگويم كه تاكنون ما قدرت عمل نداشته و همواره منتظر بودهايم تا دشمن حمله كند و ما مدافع باشيم و اين در حاليست كه ما قادر هستيم به با دست گرفتن ابتكار عمل و اجرا نمودن نقشههاي تمرضي و تهاجمي دشمنر ا سركوب و مجبور به تسليم نمائيم.
البته ناگفته نماند كه وجود پاره اي ناهماهنگيها از كوبندگي و يكپارچگي عمليات قواي ما تا حدودي كاسته است. ما اگر بتوانيم با از بين بردن ناهماهنگي ضربههاي خردكننده به نيروهاي متجاوز عراقي كه ناتوان شده وارد كنيم آنها متزلزلتر شده و سريعتر به نابودي كشانده خواهند شد.
در طي يك شبيخون چريكي توسط فدائيان اسلام در جبهه آبادان تلفات سنگيني به نيروهاي مزدور بعثي عراقي وارد شد يك كاميون مهمات، دو انبار اسلحه، سه تانك منهدم و بي شاز 300 تن از افراد دشمن به هلاكت رساندهشدند. در اين علميات متهورانه به جز 5 تن از برادران كه شهيد شدند همه رزمندگان دلاور اسلام سالم به پايگاه خود بازگشتند. سيدمجتبي هاشمي فرمانده كل عملياتي فدائيان اسلام در خوزستان كه رهبري اين عمليات را به عهده داشت طي گفتگويي با خبرنگار اعزامي اطلاعات چگونگي انجام اين عمليات موفقيتآميز را تشريح كرد. متن زير، مشروح گفتگوي وي ميباشد:
ما تاكنون چندين شبيخون به دشمن زدهايم و در تمامي آنها موفق بوده و با كمترين شهيد و مجروح، خسارت و تلفات بسياري به كافران تحميل كردهايم. يكبار زماني كه دشمن با زدن پل بر روي رودخانه بهمنشير، آبادان را محاصره كرده بود در كنار برادران ارتش، سپاه به دشمن حملهور شده و چند صد نفر از كفار بعثي را قلع و قمع كرديم. به طوري كه هفتهها اجساد آنان به خاطر جذر و مد به روي رودخانه شناور بود در جبهه ذوالفقاري با نابود كردن 150 سنگر متجاوزين صدام 400 نفر از آنان را به هلاكت رسانده و 46 نظامي و 7 افسر ارشد عراقي را به اسارت درآورديم. اين بار نيز با رشادت و از جان گذشتگي 120 نفر از فدائيان اسلام به مواضعهاي دشمن يورش برديم. ساعت 30/17 بود كه در مقابل ديدگان دشمن اذان دستهجمعي گفتيم و بعد به سوي قبله ايستاده و نماز مغرب وعشا را به پا داشتيم. پس از دعا و نيايش به درگاه خدا دستور دادم تمام ساعتها را از مچ دست باز كنند تا در تاريكي ندرخشند و در حين حركت به گونهاي روي زمين بخزند كه شلوارها و آستين لباسها به هم سائيده نشود و خش خش نكند.
ضمن اينكه تاكيد ميكردم در نهايت سكوت پيشروي كنند. نيروهاي خود را به 2 ستون تقسيم كرده و در ساعت 30/18 به پشت سنگرهاي دشمن رسيديم. بلافاصله 5 نفر براي شناسايي مواضع آنها به جلو فرستادم و به دنبال آنان در موقعيت مناسب به تاسيسات و نفرات نيروهاي مزدور صدام يورش برديم توسط بيسيم از ارتش تقضاي پرتاب فانوس كردم و در حاليكه دشت در پرتو نور فانوسها روشن شده بود دشمن وحشت زده را در حلقه محاصره قرار داده و سينههاي آنان را كه در تسخير شيطان است هدف گلولههاي خود قرار داديم.
دشمن تصور مينمود كه مطابق معمول اگر چنانچه قصد شبيخون باشد ميبايست زماني كه تصور ميرود دشمن به خواب رفته يعني حوالي ساعت 2 الي 4 نيمه شب انجام شود. اينكه ما بر خلاف تصور او زماني به سراغش رفتيم كه مشغول صرف ميوه بودند و با اجازه شما پس از سركوب نمودن آنها ميوهها را خورديم! در همان لحظات نخست 16 تانك را به تصرف درآورديم. اگر راننده داشتيم اكنون آنها درمقابل ديدگان شما قرار داشتند 3 تانك را منفجر نموديم، 2 انبار مهمات و يك كاميون مملو از تجهيزات جنگي را نابود كرديم به طوري كه بر اثر انفجارات ناشي از آنها روشنايي وسيعي دشت را فرا گرفته بود. بيش از 300 نفر از كفار بعثي را امان نداده و به اسفل السافلين فرستاديم و حدود 250 قبضه اسلحه كلاشينكف به غنيمت گرفتيم طي اين عمليات 13 تن از مزدوران عراقي كه دو نفر از آنها درجه سرواني دارند به اسارت ما درآمدند تا ساعت 8 بامداد يك شهيد و سه زخمي داشتيم اما به دليل برخي مسائل، چون مهمات دستمان نرسيد و يا اگر سريد در دوردست بود چهار نفر شهيد و تعدادي ديگر از رزمندگان اسلام مجروح شدند كه هم اكنون پس از مداواي مختصر با رشادت به نبرد عليه دشمن ادامه ميدهند.
به نظر شما با توجه به قدرت جنگي نيروهاي ما و تحليل قواي دشمن از يك سو و ايثار و از جانگذشتگي رزمندگان با ايمان ما از سوي ديگر چرا تا به اكنون دشمن در خاك كشور ما حضور داشته و به عمليات ايذايي خود ادامه ميدهد.
در اين مورد كه چرا دشمن بيش از سه ماه است كه در خاك مقدس سرزمين اسلامي ما "خوش نشسته" است، ضعف رزمندگان پاكباز و عاشق شهادت ما نيست آنچه كه سبب شده است كه دشمن ناتوان شده قسمتهايي از سرزمين اسلامي ما را با خون ناپاك خود آلوده كند ـ شيوه جنگي ماست و با صداقت ميگويم كه تاكنون ما قدرت عمل نداشته و همواره منتظر بودهايم تا دشمن حمله كند و ما مدافع باشيم و اين در حاليست كه ما قادر هستيم به با دست گرفتن ابتكار عمل و اجرا نمودن نقشههاي تمرضي و تهاجمي دشمنر ا سركوب و مجبور به تسليم نمائيم.
البته ناگفته نماند كه وجود پاره اي ناهماهنگيها از كوبندگي و يكپارچگي عمليات قواي ما تا حدودي كاسته است. ما اگر بتوانيم با از بين بردن ناهماهنگي ضربههاي خردكننده به نيروهاي متجاوز عراقي كه ناتوان شده وارد كنيم آنها متزلزلتر شده و سريعتر به نابودي كشانده خواهند شد.
نظر شما