سه‌شنبه, ۰۲ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۵
نوید شاهد: اين رجل فاجري که خون عزيز ما را به زمين ريخت، دين خدا را تأييد کرد، يعني خدا دين خودش را به او تأييد کرد. با ريختن خون عزيز ما انقلاب ما تاييد شد. اين انقلاب بايد زنده بماند؛ اين نهضت بايد زنده بماند، و زنده ماندنش به اين خونريزيهاست. بر يزيد خونها را، زندگي ما دوام پيدا مي کند؛ بکشيد ما را، ملت ما بيدارتر مي شود. ما از مرگ نمي ترسيم و شما هم از مرگ ما صرفه نداريد.
سخنراني حضرت امام در مدرسه ي فيضيه به مناسبت شهادت استاد

اعوذبالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

يکي از فرقهاي مکتب اسلام، مکتب توحيد با مکتبهاي انحرافي، مکتبهاي الحادي اين است که رجال اين مکتب ، شهادت را براي خودشان فوز عظيم مي دانند(يا ليتني کنت معکم فافوز فوزاً عظيماً) . از شهادت استقبال مي کنند، چون قائل هستند به اينکه بعد اين عالم طبيعت عالمهاي بالاتر، نوراني تر از اين عالم است. مؤمن در اين عالم در زندان است و بعد از شهادت از زندان بيرون مي رود. اين يکي از فرقهايي است که بين مکتب توحيد با ساير مکتبهاست. جوانهاي ما شهادت را طالب اند؛ علماي متعهد ما براي شهادت پيشقدم مي شوند. آنهايي که به خدا و به روز جزا اعتقاد ندارد، آنها بايد از موت بترسند؛ آنها از شهادت بايد بترسند. ما و شاگردان مکتب توحيد از شهادت نمي هراسيم، نمي ترسيم. بيايند امتحان کنند چنانکه امتحان کردند. و يکي از نکته هايي که مافوق حديث تحقق پيدا کرده اين است که «يؤيد هذا الدينُ برجُل فاجر» با مردهاي فاجر، اراده ي خدا اين دين ما تأييد مي شود. به واسطه ي محمد رضا، اين مرد فاجر، خواهي نخواهي اين دين تأييد شد. براي اينکه هر چه ظلم بيشتر باشد و هر چه ستمکاري بيشتر باشد، دين عدل بيشتر تأييد مي شود. ظالم با احکام، با اعمال ظالمانه ي خودش دين عدل را تأييد مي کند و لايزال اين طور بوده است.

فرعون با فرعونيت و طغيانش دين موسي را تأييد مي کند و ابوسفيان با طغيان، دين رسول اکرم ( ص ) را تأييد مي کند و محمد رضا با طغيان و عصيان و جور و ستم، دين اسلام را تأييد مي کند، همان طوري که از قشر متفکرين روحاني، دين ما تأييد مي شود. خداي تبارک و تعالي مي فرمايد که از قشرهاي فاسد هم، از رجل فاجر هم، دين اسلام و دين خدا تأييد مي شود، و آن به همين معناست که گفتم. نه تأييد مي کند، تأييد مي شود (لايزال يؤيد هذا الدين برجل فاجر).

اين رجل فاجري که خون عزيز ما را به زمين ريخت، دين خدا را تأييد کرد، يعني خدا دين خودش را به او تأييد کرد. با ريختن خون عزيز ما انقلاب ما تاييد شد. اين انقلاب بايد زنده بماند؛ اين نهضت بايد زنده بماند، و زنده ماندنش به اين خونريزيهاست. بر يزيد خونها را، زندگي ما دوام پيدا مي کند؛ بکشيد ما را، ملت ما بيدارتر مي شود. ما از مرگ نمي ترسيم و شما هم از مرگ ما صرفه نداريد.

دليل عجز شماست که در سياهي شب متفکران ما را مي کشيد؛ براي اينکه «منطق» نداريد. اگر منطق داشتيد که صحبت مي کرديد؛ لکن منطق نداريد. منطق شما ترور است؛ منطق اسلام، ترور را باطل مي داند؛ او منطق دارد. لکن با ترور شخصيتهاي بزرگ ما، شخصهاي بزرگ ما، اسلام ما تأييد مي شود. نهضت ما زنده شد؛ در تمام اقشار ايران باز زندگي از سر گرفت؛ اگر سستي و ضعفي پيدا کرده بود زنده شد. اگر نبود شهادت اين مرد بزرگ و اگر اين مرد بزرگ در بستر خودش مرده بود، اين تأييد نمي شد، اين موج بر نمي خاست. الان موجي در همه ي دنيا، همه دنيايي که به اسلام علاقه دارند، بلند شد؛ ساير کشورها هم. برادران من! از موت نرسيد:

آنکه مردن پيش چشمش تهلکه است           نهي لاتلقوا بگيرد او به دست

مردن تهلکه نيست، مردن حيات است. آن عالم«حيات» است، اين عالم مرده است. از مردن نترسيد و نمي ترسيد. آنها بايد بترسند که مردن را از بين رفتن مي دانند، هلاک و فنا مي دانند. چرا مسلمين از موت بترسند؟! چرا علما از موت بترسند؟! اين مکتب، باقي است . مکتب اسلام باقي است، اين نهضت باقي است، تا اين ريشه هاي گنديده هم زير خاک برود، تا اين ريشه هاي گنديده هم قطع بشود، تا اين توطئه هاي ضعيف هم خنثي بشود.

خداوند شما را تأييد کند. خداوند برادرهاي ما را، خواهرهاي ما را تأييد کند که همه براي اسلام مفيد هستيد و همه نهضت را به پيش برديد. الان هم همه با هم به پيش.

والسلام عليکم و رحمةالله و برکاته
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده