جنبش دانشجويي در انقلاب اسلامي
يکشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۴۵
نوید شاهد: تاریخ مبارزات دانشجویان از زمان تأسیس اولین دانشگاه یعنی دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ آغاز شد. به دنبال تأسیس دانشگاه به جریان اصلی در روند حركتهای دانشجویی در دانشگاه به تدریج بوجود آمد كه عبارتند از: ۱- جریان ماركسیستی ۲- جریان ملی ۳- حركت اسلامی. جنبش دانشجویی با این سه جریان، حضور فعال و آگاه خود را در صحنه تحولات سیاسی كشور نشان داد. توجه به حركت ها و اعتراض های دانشجویان از همان آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی از عمق آگاهی سیاسی آنان حكایت دارد.
تاریخ مبارزات دانشجویان از زمان تأسیس اولین دانشگاه یعنی دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ آغاز شد. به دنبال تأسیس دانشگاه به جریان اصلی در روند حركتهای دانشجویی در دانشگاه به تدریج بوجود آمد كه عبارتند از: ۱- جریان ماركسیستی ۲- جریان ملی ۳- حركت اسلامی.
جنبش دانشجویی با این سه جریان، حضور فعال و آگاه خود را در صحنه تحولات سیاسی كشور نشان داد. توجه به حركت ها و اعتراض های دانشجویان از همان آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی از عمق آگاهی سیاسی آنان حكایت دارد.
دانشجویان در فاصله سالهای ۳۲-۱۳۲۰ واكنشهای مختلفی نسبت به رویدادهای كشور نشان دادند از جمله: زمانی كه دكتر مصدق مجلس چهاردهم را در اعتراض به سهیلی نخست وزیر وقت و تدین وزیر كشور به جرم دخالت در انتخابات ترك كرد، دانشجویان به منزل وی رفته و او را با احترام به مجلس آوردند. این اقدام از سوی حكومت خوشایند نبود، به همین دلیل بر روی دانشجویان آتش گشوده شد و در این واقعه رضا خواجه نوری شهید شد. در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران دانشجویان به بسیج معلمان، دانش آموزان و كارگران پرداختند. بعد از كودتای ۲۸ مرداد، در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲، دانشجویان در اعتراض به سفر نیكسون معاون رئیس جمهور وقت آمریكا دست به تظاهرات زدند ومردم را به مقاومت فراخواندند و در این اثنا پلیس در صحن دانشگاه به روی دانشجویان آتش گشود و سه دانشجو به نام های شریعت رضوی، مصطفی بزرگ نیا و احمد قندچی به شهادت رسیدند. این امر موجب بروز واكنش مردم شد كه این روز را به نام روز دانشجو نامگذاری كردند.
با مسلط شدن حكومت نظامی بعد از كودتای ۲۸ مرداد توسط فرمانداری نظامی تهران دانشجویان دست به مبارزه نیمه مخفی زدند.
در سال ۱۳۳۶ به هنگام حمله اسرائیل به كانال سوئز دانشجویان مخالفت خود را با سیاستهای تهاجمی آمریكا و دولتهای حامی اسرائیل در صحنه مسائل سیاسی بین المللی با اعتصاب و تظاهرات نشان دادند.
با تأسیس ساواك در روزهای پایانی سال ۱۳۳۵ كنترل دانشجویان زیرنظر این سازمان با شدت بیشتری صورت گرفت. ولی با وجود كنترل شدید دستگاه امنیتی، دانشجویان در مسائل مختلف سیاسی به صورتهای گوناگون مخالفت خود را نشان می دادند. ضرورت اصلاح و دگرگونی امری نبود كه با فشار مأموران ساواك حذف شود، بلكه شكل خود را تغییر داد و تا سال ۱۳۵۷ به سه طریق به شرح زیر ظاهر شد: الف - در قالب اعتراضهای صنفی كه گاه منجر به اعتصاب و تظاهرات می شد. ب- تكاپوی متناسب با تحولات سیاسی ج- مبارزه مسلحانه.
الف) اعتراضهای صنفی:
اعتراضهای صنفی دانشجویان كه گاهی نیز به خشونت كشیده می شدند عبارتند از: اعتراض به تدریس چند نفر از اساتید، عدم ارائه برخی از دروس، كیفیت غذا، جمع آوری بعضی كتابها، دستگیری و اخراج بعضی اساتید و دانشجویان، واگذار نكردن خوابگاه در ترم تابستانی و لغو بعضی شهریه ها... كه ضمن اعتصاب با راهپیمایی، شكستن شیشه ها، نوشتن شعارهایی بر روی دیوار دستشویی، تجمع در محوطه دانشگاه، عدم حضور سر كلاس و خودداری از امتحان نارضایتی خود را نشان می دادند.
ب) تكاپوی متناسب با تحولات سیاسی
با وجود كنترل و خفقان پلیس امنیتی در دانشگاهها، نیروهای فعال دانشجویی در مسائل سیاسی جامعه حضور داشتند و به مناسبتهای مختلف سیاسی حضور فعال خود را به نمایش می گذاشتند، به عنوان نمونه با نخست وزیری شریف امامی در شهریور ۱۳۳۹ دانشجویان دانشگاه تهران، سازمان دانشجویان را تشكیل دادند. اولین كنگره انجمنهای اسلامی در شهریور ۱۳۴۰ با شركت ۱۲ انجمن افتتاح شد و مبارزات داخلی در اثر ارتباط با حلقه مبارزان خارج از كشور استوارتر شده و تكیه گاهی مطمئن برای ملت مبارز ایران شد.
دانشگاه و قیام ۱۵ خرداد
در وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ یكی از گروههای فعال و مهم در مبارزه، اقدام دانشجویان بود. دانشجویان دانشگاه تهران به سرعت نسبت به دستگیر امام خمینی (ره) واكنش نشان دادند. بعضی از دانشجویان با سخنرانی و تشویق سایر دانشجویان اقدام به راهپیمایی و تظاهرات در محوطه دانشگاه كردند و ضمن حمل تراكت بزرگی كه خبر از دستگیری آیت الله خمینی می داد با دادن شعارهای ضد حكومتی در صدد راهپیمایی به طرف بازار تهران و حمایت از بازاریان در مبارزه علیه حكومت شدند. بسیاری از دانشجویان در خیابانهای اطراف دانشگاه اجتماع كردند كه تعداد زیادی از آنها توسط پلیس دستگیر شدند. در ادامه تظاهرات، دانشجویان با قطع سیم های تلفن دانشگاه و با سر دادن شعارهایی پلاكاردهایی از پارچه تهیه و بر سر در دانشگاه نصب كردند. دانشجویان با تكثیر و توزیع نوار سخنرانی روز عاشورای امام فعالیت خود را در كوی دانشگاه گسترش دادند كه منجر به دستگیری و زندانی شدن گروهی از دانشجویان شد و آنان با تجمع خود دانشكده های مختلف را به تعطیلی كشاندند به طوری كه پلیس به سختی توانست تظاهرات را سركوب كند.
دانشجویان دانشسرای عالی تهران و دانشگاه پلی تكنیك نیز ضمن تجمع و دادن شعارهایی علیه شاه مردم را به شركت در تظاهرات ترغیب كردند. پانزده خرداد موضوعی بود كه دانشجویان در سالهای بعد به مناسبت بزرگداشت این روز به تظاهرات، تجمعات، اعتصاب و ... اقدام می كردند.
آنان در سال ۱۳۴۶ به هنگام مرگ مشكوك غلامرضا تختی، در سال ۱۳۴۸، در مخالفت به افزایش قیمت بلیت اتوبوس حضور خود را در صحنه به نمایش گذاشتند.
از اواخر دهه ۱۳۴۰ فعالیت دانشجویان بیشتر سیاسی بود و فعالیتهای صنفی نیز رنگ سیاسی به خود گرفت. درخواست های دانشجویان از امكانات آموزشی و رفاهی به مسائل سیاسی تغییر كرد و شعارهای ساده جای خود را به شعارهای آزادی زندانیان سیاسی، مرگ بر شاه، اتحاد، مبارزه ... بر روی دیوار دانشكده های ادبیات حقوق... داد.
ج) مبارزه مسلحانه
با رشد كمی و كیفی مبارزات دانشجویی از اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه با دو حركت همسو مواجه هستیم: حركت اول جنبش مسلحانه كه از سال ۵۰ علنی شد و در معرض قضاوت افكار قرار گرفت. دانشگاهها محل جذب نیرو برای جنبشهای مسلحانه بودند و یك تحول بسیار عمیق كیفی در حركتهای دانشجویی بوجود آمد. حركت دوم مربوط به انقلاب فرهنگی بود كه بسیاری از اندیشمندان اسلامی با تكیه بر امكانات بالقوه دانشجویی راهی نو پیش روی جوانان گشودند. از جمله دكتر شریعتی، آیت الله مطهری، آیت الله طالقانی و ... با تأسیس كانونهای فكری مانند حسینیه ارشاد تلاشهای گسترده ای را جهت پی ریزی بیداری اسلامی آغاز كردند. در مقابل حكومت نیز دست به اقداماتی نظیر: ایجاد سرگرمی، تفریح، ترتیب دادن كلوپهای رقص و موسیقی و ... زد.
یكی از وقایع مهمی كه در تاریخ مبارزات دانشجویی تأثیر بسزایی گذاشت واقعه ۵ و ۶ اسفند ۱۳۵۱ دانشگاه تبریز بود كه در خواست صنفی دانشجویان با دخالت پلیس تبدیل به اعتصاب شد و بسیاری از دانشجویان زخمی شدند و دهها تن روانه زندان شدند. مهمترین عامل این حركت مخالفت با ریاست دانشكده فنی قید شده است.
گسترش فضای باز سیاسی و حركتهای دانشجویی
با تغییر سیاستهای محمدرضا شاه بعد از به روی كار آمدن كارتر از حزب دموكرات آمریكا، شدت سانسور كاهش یافت و در زندانها به روی هیأتهای بین المللی گشوده و سركوب محدودتر شد. به دنبال این تحولات به عمر ۱۲ ساله دولت هویدا خاتمه داده و یك تكنوكرات تحصیلكرده آمریكا (جمشید آموزگار) مأمور تشكیل كابینه شد. در چنین فضایی فعالیت دانشجویان نیز شكل تازه ای به خود گرفت و دانشجویان در مبارزه با هدف سرنگونی حكومت علاوه بر شعارنویسی، تجمع، اعتراض ، اعتصاب و حمله به مأموران گارد... تظاهرات را به خیابانهای اطراف دانشگاه كشانده و شكل تازه ای به روند مبارزه دادند.
سال تحصیلی ۵۷-۵۶ برای دانشجویان با بحث در مورد مرگ دكتر شریعتی آغاز شد و به همین دلیل دانشگاهها محل برگزاری حادترین افشاگریها از طریق برپایی نمایشگاهها، سخنرانی ها، كنفرانس ها و آموزشهای سیاسی بود.
دانشجویان ضمن برگزاری مراسم شعرخوانی، سخنرانی توسط كانون نویسندگان ایران همسو با رخدادهای سیاسی روز به مبارزه خود ادامه دادند. مانند صدور بیانیه و تحصن به مناسبت سالگرد وقایع مختلف، گسترش مجالس یادبود، ختم برای درگذشت نابهنگام دكتر شریعتی، حاج آقا مصطفی خمینی، عكس العمل به انتشار مقاله توهین آمیز نسبت به امام(ره) در روزنامه اطلاعات به امضای رشیدی مطلق، قیام ۱۹ دی قم و ۲۹ بهمن تبریز.
در بین دانشگاههای ایران، دانشگاه تبریز و جنبش دانشجویی آن از اهمیت خاصی برخوردار است. نقش دانشگاه تبریز جدای از نقش تبریز و آذربایجان در تاریخ معاصر ایران نیست. دانشجویان مذهبی دانشگاه تبریز پیش از سایر دانشگاهها موفق شدند هویت اسلامی خود را منسجم كنند و مبارزات سیاسی خود را از دانشجویان چپی جدا كنند. این دانشجویان در سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ در دو حركت مهم حضور یافتند: ابتدا در قیام تاریخی ۲۹ بهمن مردم تبریز كه در اعتراض به سركوب خونین مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ صورت گرفت و دیگر واقعه ۱۸ اردیبهشت دانشگاه تبریز كه به لحاظ اهمیت از واقعه ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ مهم تر است. پس از این واقعه دانشگاه تبریز تا پیروزی انقلاب فعالیت آموزشی نداشت. اهمیت دیگر جنبش دانشجویی تبریز در كادرسازی نیروهایی است كه مدیریت مسائل بعد از انقلاب را بر عهده گرفتند بویژه دفاع مقدس.
جنبش دانشجویی با این سه جریان، حضور فعال و آگاه خود را در صحنه تحولات سیاسی كشور نشان داد. توجه به حركت ها و اعتراض های دانشجویان از همان آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی از عمق آگاهی سیاسی آنان حكایت دارد.
دانشجویان در فاصله سالهای ۳۲-۱۳۲۰ واكنشهای مختلفی نسبت به رویدادهای كشور نشان دادند از جمله: زمانی كه دكتر مصدق مجلس چهاردهم را در اعتراض به سهیلی نخست وزیر وقت و تدین وزیر كشور به جرم دخالت در انتخابات ترك كرد، دانشجویان به منزل وی رفته و او را با احترام به مجلس آوردند. این اقدام از سوی حكومت خوشایند نبود، به همین دلیل بر روی دانشجویان آتش گشوده شد و در این واقعه رضا خواجه نوری شهید شد. در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران دانشجویان به بسیج معلمان، دانش آموزان و كارگران پرداختند. بعد از كودتای ۲۸ مرداد، در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲، دانشجویان در اعتراض به سفر نیكسون معاون رئیس جمهور وقت آمریكا دست به تظاهرات زدند ومردم را به مقاومت فراخواندند و در این اثنا پلیس در صحن دانشگاه به روی دانشجویان آتش گشود و سه دانشجو به نام های شریعت رضوی، مصطفی بزرگ نیا و احمد قندچی به شهادت رسیدند. این امر موجب بروز واكنش مردم شد كه این روز را به نام روز دانشجو نامگذاری كردند.
با مسلط شدن حكومت نظامی بعد از كودتای ۲۸ مرداد توسط فرمانداری نظامی تهران دانشجویان دست به مبارزه نیمه مخفی زدند.
در سال ۱۳۳۶ به هنگام حمله اسرائیل به كانال سوئز دانشجویان مخالفت خود را با سیاستهای تهاجمی آمریكا و دولتهای حامی اسرائیل در صحنه مسائل سیاسی بین المللی با اعتصاب و تظاهرات نشان دادند.
با تأسیس ساواك در روزهای پایانی سال ۱۳۳۵ كنترل دانشجویان زیرنظر این سازمان با شدت بیشتری صورت گرفت. ولی با وجود كنترل شدید دستگاه امنیتی، دانشجویان در مسائل مختلف سیاسی به صورتهای گوناگون مخالفت خود را نشان می دادند. ضرورت اصلاح و دگرگونی امری نبود كه با فشار مأموران ساواك حذف شود، بلكه شكل خود را تغییر داد و تا سال ۱۳۵۷ به سه طریق به شرح زیر ظاهر شد: الف - در قالب اعتراضهای صنفی كه گاه منجر به اعتصاب و تظاهرات می شد. ب- تكاپوی متناسب با تحولات سیاسی ج- مبارزه مسلحانه.
الف) اعتراضهای صنفی:
اعتراضهای صنفی دانشجویان كه گاهی نیز به خشونت كشیده می شدند عبارتند از: اعتراض به تدریس چند نفر از اساتید، عدم ارائه برخی از دروس، كیفیت غذا، جمع آوری بعضی كتابها، دستگیری و اخراج بعضی اساتید و دانشجویان، واگذار نكردن خوابگاه در ترم تابستانی و لغو بعضی شهریه ها... كه ضمن اعتصاب با راهپیمایی، شكستن شیشه ها، نوشتن شعارهایی بر روی دیوار دستشویی، تجمع در محوطه دانشگاه، عدم حضور سر كلاس و خودداری از امتحان نارضایتی خود را نشان می دادند.
ب) تكاپوی متناسب با تحولات سیاسی
با وجود كنترل و خفقان پلیس امنیتی در دانشگاهها، نیروهای فعال دانشجویی در مسائل سیاسی جامعه حضور داشتند و به مناسبتهای مختلف سیاسی حضور فعال خود را به نمایش می گذاشتند، به عنوان نمونه با نخست وزیری شریف امامی در شهریور ۱۳۳۹ دانشجویان دانشگاه تهران، سازمان دانشجویان را تشكیل دادند. اولین كنگره انجمنهای اسلامی در شهریور ۱۳۴۰ با شركت ۱۲ انجمن افتتاح شد و مبارزات داخلی در اثر ارتباط با حلقه مبارزان خارج از كشور استوارتر شده و تكیه گاهی مطمئن برای ملت مبارز ایران شد.
دانشگاه و قیام ۱۵ خرداد
در وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ یكی از گروههای فعال و مهم در مبارزه، اقدام دانشجویان بود. دانشجویان دانشگاه تهران به سرعت نسبت به دستگیر امام خمینی (ره) واكنش نشان دادند. بعضی از دانشجویان با سخنرانی و تشویق سایر دانشجویان اقدام به راهپیمایی و تظاهرات در محوطه دانشگاه كردند و ضمن حمل تراكت بزرگی كه خبر از دستگیری آیت الله خمینی می داد با دادن شعارهای ضد حكومتی در صدد راهپیمایی به طرف بازار تهران و حمایت از بازاریان در مبارزه علیه حكومت شدند. بسیاری از دانشجویان در خیابانهای اطراف دانشگاه اجتماع كردند كه تعداد زیادی از آنها توسط پلیس دستگیر شدند. در ادامه تظاهرات، دانشجویان با قطع سیم های تلفن دانشگاه و با سر دادن شعارهایی پلاكاردهایی از پارچه تهیه و بر سر در دانشگاه نصب كردند. دانشجویان با تكثیر و توزیع نوار سخنرانی روز عاشورای امام فعالیت خود را در كوی دانشگاه گسترش دادند كه منجر به دستگیری و زندانی شدن گروهی از دانشجویان شد و آنان با تجمع خود دانشكده های مختلف را به تعطیلی كشاندند به طوری كه پلیس به سختی توانست تظاهرات را سركوب كند.
دانشجویان دانشسرای عالی تهران و دانشگاه پلی تكنیك نیز ضمن تجمع و دادن شعارهایی علیه شاه مردم را به شركت در تظاهرات ترغیب كردند. پانزده خرداد موضوعی بود كه دانشجویان در سالهای بعد به مناسبت بزرگداشت این روز به تظاهرات، تجمعات، اعتصاب و ... اقدام می كردند.
آنان در سال ۱۳۴۶ به هنگام مرگ مشكوك غلامرضا تختی، در سال ۱۳۴۸، در مخالفت به افزایش قیمت بلیت اتوبوس حضور خود را در صحنه به نمایش گذاشتند.
از اواخر دهه ۱۳۴۰ فعالیت دانشجویان بیشتر سیاسی بود و فعالیتهای صنفی نیز رنگ سیاسی به خود گرفت. درخواست های دانشجویان از امكانات آموزشی و رفاهی به مسائل سیاسی تغییر كرد و شعارهای ساده جای خود را به شعارهای آزادی زندانیان سیاسی، مرگ بر شاه، اتحاد، مبارزه ... بر روی دیوار دانشكده های ادبیات حقوق... داد.
ج) مبارزه مسلحانه
با رشد كمی و كیفی مبارزات دانشجویی از اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه با دو حركت همسو مواجه هستیم: حركت اول جنبش مسلحانه كه از سال ۵۰ علنی شد و در معرض قضاوت افكار قرار گرفت. دانشگاهها محل جذب نیرو برای جنبشهای مسلحانه بودند و یك تحول بسیار عمیق كیفی در حركتهای دانشجویی بوجود آمد. حركت دوم مربوط به انقلاب فرهنگی بود كه بسیاری از اندیشمندان اسلامی با تكیه بر امكانات بالقوه دانشجویی راهی نو پیش روی جوانان گشودند. از جمله دكتر شریعتی، آیت الله مطهری، آیت الله طالقانی و ... با تأسیس كانونهای فكری مانند حسینیه ارشاد تلاشهای گسترده ای را جهت پی ریزی بیداری اسلامی آغاز كردند. در مقابل حكومت نیز دست به اقداماتی نظیر: ایجاد سرگرمی، تفریح، ترتیب دادن كلوپهای رقص و موسیقی و ... زد.
یكی از وقایع مهمی كه در تاریخ مبارزات دانشجویی تأثیر بسزایی گذاشت واقعه ۵ و ۶ اسفند ۱۳۵۱ دانشگاه تبریز بود كه در خواست صنفی دانشجویان با دخالت پلیس تبدیل به اعتصاب شد و بسیاری از دانشجویان زخمی شدند و دهها تن روانه زندان شدند. مهمترین عامل این حركت مخالفت با ریاست دانشكده فنی قید شده است.
گسترش فضای باز سیاسی و حركتهای دانشجویی
با تغییر سیاستهای محمدرضا شاه بعد از به روی كار آمدن كارتر از حزب دموكرات آمریكا، شدت سانسور كاهش یافت و در زندانها به روی هیأتهای بین المللی گشوده و سركوب محدودتر شد. به دنبال این تحولات به عمر ۱۲ ساله دولت هویدا خاتمه داده و یك تكنوكرات تحصیلكرده آمریكا (جمشید آموزگار) مأمور تشكیل كابینه شد. در چنین فضایی فعالیت دانشجویان نیز شكل تازه ای به خود گرفت و دانشجویان در مبارزه با هدف سرنگونی حكومت علاوه بر شعارنویسی، تجمع، اعتراض ، اعتصاب و حمله به مأموران گارد... تظاهرات را به خیابانهای اطراف دانشگاه كشانده و شكل تازه ای به روند مبارزه دادند.
سال تحصیلی ۵۷-۵۶ برای دانشجویان با بحث در مورد مرگ دكتر شریعتی آغاز شد و به همین دلیل دانشگاهها محل برگزاری حادترین افشاگریها از طریق برپایی نمایشگاهها، سخنرانی ها، كنفرانس ها و آموزشهای سیاسی بود.
دانشجویان ضمن برگزاری مراسم شعرخوانی، سخنرانی توسط كانون نویسندگان ایران همسو با رخدادهای سیاسی روز به مبارزه خود ادامه دادند. مانند صدور بیانیه و تحصن به مناسبت سالگرد وقایع مختلف، گسترش مجالس یادبود، ختم برای درگذشت نابهنگام دكتر شریعتی، حاج آقا مصطفی خمینی، عكس العمل به انتشار مقاله توهین آمیز نسبت به امام(ره) در روزنامه اطلاعات به امضای رشیدی مطلق، قیام ۱۹ دی قم و ۲۹ بهمن تبریز.
در بین دانشگاههای ایران، دانشگاه تبریز و جنبش دانشجویی آن از اهمیت خاصی برخوردار است. نقش دانشگاه تبریز جدای از نقش تبریز و آذربایجان در تاریخ معاصر ایران نیست. دانشجویان مذهبی دانشگاه تبریز پیش از سایر دانشگاهها موفق شدند هویت اسلامی خود را منسجم كنند و مبارزات سیاسی خود را از دانشجویان چپی جدا كنند. این دانشجویان در سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ در دو حركت مهم حضور یافتند: ابتدا در قیام تاریخی ۲۹ بهمن مردم تبریز كه در اعتراض به سركوب خونین مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ صورت گرفت و دیگر واقعه ۱۸ اردیبهشت دانشگاه تبریز كه به لحاظ اهمیت از واقعه ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ مهم تر است. پس از این واقعه دانشگاه تبریز تا پیروزی انقلاب فعالیت آموزشی نداشت. اهمیت دیگر جنبش دانشجویی تبریز در كادرسازی نیروهایی است كه مدیریت مسائل بعد از انقلاب را بر عهده گرفتند بویژه دفاع مقدس.
نظر شما