آخرین اخبار:

شهید مجید اخلاقی

شهید مجید اخلاقی

نام پدر: عبدالمحمد
تاریخ تولد: 1347/9/10
تاریخ شهادت: 1365/10/23
محل شهادت: شلمچه
مشاغل: بسیجی
محل تولد: سمنان - سمنان - سمنان
علت شهادت: ...........
محل دفن: بلوک: نام گلزار:سمنان امامزاده یحیی شهر:سمنان - سمنان
زندگینامه

شهید مجید اخلاقی فرزند عبدالمحمد، دهم آذر ۱۳۴۷ در خیابان ابوذر غفاری، محله تکیه سفید سمنان به دنیا آمد. به پدرش در کارهای باغداری کمک می‌کرد. هر کمکی که از دستش بر می‌آمد؛ آبیاری، برداشت محصول و ...

در رشته ریاضی فیزیک درس خواند. بیست و دوم تیر ماه ۶۴ عضو بسیج شد و سه بار به جبهه رفت. در لشکر هفده علی‌بن‌ابیطالب خدمت کرد و سه ماه در تیپ بیست و یک امام رضا (ع) و چهار ماه در تیپ دوازده قائم (عج) تک‌تیرانداز بود. 

ذکر شهادت

محمد شرفیه هم‌رزم شهید نقل می‌کند: «بیست و سوم دی ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه، عملیات کربلای پنج، مجید دانش‌آموز شانزده هفده ساله بود که تیر به سینه‌اش خورد. سینه و کمرش را بستم تا خونریزی‌اش کمتر شود. همان‌طور که داشتم سینه‌اش را می‌بستم، با ذكر «لا اله الا الله محمد رسول الله» به شهادت رسید.»

 پیکر مطهر این شهید در گلزار شهدای امامزاده یحیی سمنان به خاک سپرده‌شد.

خاطره

به جای این صحبت‌ها، صلوات بفرستین

همه با هم رفته‌بودیم غوزه پنبه بچینیم. در حال چیدن آن‌ها، از دیگران هم حرف می‌زدیم. مجید جلو آمد و گفت: «به جای این صحبت‌ها صلوات بفرستین و ذكر بگین!»

کمی بعد دیدم همه ضمن کار کردن، چیزهایی زمزمه می‌کنند: «اللهم صل على محمد و آل محمد.»

(به نقل از مادر شهید)


هر کسی سهمی داره

می‌گفت: «نگو فلانی می‌ره جبهه و فلانی نمی‌ره، هر کسی سهمی داره.»

دلم گرفته‌بود. نمی‌خواستم مجید از پیشم برود. گفتم: «سهم تو رو برادرهات رفتن.» 

آمد کنارم نشست و دستش را دور گردنم انداخت و گفت: «اون‌ها برای خودشون رفتن، هر کسی سهمش جداست و هر کسی هم قسمتی داره.»

گفتم: «یا نصيب و یا قسمت.»

(به نقل از مادر شهید)


آخرت باید جواب بدی

کم‌کم حساب کار دستش آمده‌بود که یک زمین چقدر آب می‌خواهد و چه مدت لازم است تا زمین کاملاً سیراب شود. 

به من می‌گفت: «دقت کن آب زیادی توی بافت نره، آخرت باید جواب بدی.»

(به نقل از پدر شهید)


عبادت مخلصانه و رفتن به جبهه

کوچه‌های بین خانه تا باغ شاهدند و صدای قرآن خواندن مجيد را شنیده‌اند. در آن راه، قرآن را با صدای بلند می‌خواند؛ از حفظ. شب‌ها وقتی همه می‌خوابیدند و دیگر کسی نبود که به او بگوید بخوابد، به طبقه بالای خانه می‌رفت برای عبادت. بارها به او گفتم: «داداشم! تو سنت کمه. الان وقت درس و دانشگاه توئه، نه جبهه.» برای این‌که دلم را به دست بی‌آورد، گفت: «بعداً می‌رم دانشگاه.» 

هیچ وقت شب‌ها در خانه نماز نمی‌خواند. می‌رفت مسجد مهدیه و به جماعت می‌خواند. مدام در نماز جمعه نیز شرکت می‌کرد. با آن سن کمش ضمن احترام به والدین، اصرار داشت به آن‌چه که عقیده‌اش بود؛ عبادت مخلصانه و رفتن به جبهه.

(به نقل از برادر شهید، محمود اخلاقی)

وصیت نامه

بسم‌الله الرحمن الرحيم

با سلام بر قائم آل‌محمد، مهدي موعود(عج)، شمع هدايت و نور ولايت و نايب برحقش امام امت كه بي‌عشق او، عاشق مهدي شدن محال است و با سلام به رزمندگان پرتوان اسلام و درود فراوان به ارواح مطهر و تابناك تمامي شهداي تاريخ اسلام علي‌الخصوص شهداي مظلوم جنگ تحميلي. با سلام مخلصانه بر حزب‌الله و با سلام بر شما پدر و مادر و برادران و خواهران و كلية فاميل.

بدانيد كه روزي مرگ همة شما را[1]در برمي‌گيرد پس چه مرگي بهتر از مرگ سرخ خونين و با عزت كه[2]در راه خدا باشد. مبادا كه مرگ به هنگام غفلت گريبانگير شما شود. به دنيا دل نبنديد كه دنيا زودگذر و فاني است. استغفار و دعا را از ياد نبريد كه بهترين درمان‌ها براي تسكين دردها دعا است. در بسيج، نمازجمعه و مجالس مذهبي و حتماً در نماز جماعت شركت كنيد و وحدت كلمه را حفظ كنيد و نگذاريد خدا نكرده دشمنان اسلام با حيله‌هاي گوناگون بين شما و روحانيت متعهد تفرقه بيندازند، كه اگر چنين كردند آن ‌روز، روز جشن ابرقدرت‌ها و بدبختي مسلمانان مي‌باشد.[3]

بنا بر آية صريح قرآن كه مي‌فرمايد: «و قاتلوهم حتي لاتكونفتنة»[4]بر ما واجب است تا رفع هر فتنه‌اي به جنگ ادامه بدهيم. شما را به تقوي سفارش مي‌كنم. بايد حق بگوييد و براي قيامت و پاداش‌هاي الهي كار كنيد و در كارهايتان رضايت خداوند را درنظر بگيريد.

برادران و خواهران عزيزم، از شما انتظار دارم دنباله‌رو راه شهدا باشيد و نگذاريد كه خون اين همه شهيدان پايمال شود، [به پدر و مادر كمك كنيد] و عاجزانه از شما تقاضا دارم كه ناراحتي و اذيتي را كه از من ديده‌ايد ببخشيد و حلالم كنيد.

اي پدر و مادر گرامي و عزيزم كه با[5]تمام هستي‌تان[6]در راه بزرگ كردن فرزندان خود كوشيده‌اند و مرا اين‌گونه تربيت كرده‌ايد، از شما قدرداني مي‌كنم و اميدوارم كه خداوند به شما اجر اخروي عطا فرمايد. اگر توفيق شهادت نصيبم شد، ناراحت نشويد، زيرا من اين راه را آگاهانه انتخاب كردم و من امانتي از جانب خدا نزد شما بودم و مي‌بايست شما اين امانت را روزي به او برگردانيد و براي من گريه نكنيد و براي مظلوميت امام حسين(7) و ديگر شهدا گريه كنيد. مقابل مصيبت‌ها همچون كوه استوار باشيد، تا دشمنان اسلام خوشحال نشوند. از شما خواهش مي‌كنم كه مرا حلال كنيد و ببخشيد كه شما را در اين مدت عمر كوتاهم اذيت و ناراحت كردم. پدر و مادر عزيزم در ضمن از تمام اهل فاميل و آشنايان و همسايگان برايم حلاليت بطلبيد و اگر كسي از من طلبي داشت به او بدهيد [در ضمن 23 روز روزه قضا دارم قضاي آن را برايم بگيريد و 200 تومان پول به‌عنوان رد مظالم نيز بدهيد].

هركه شد از روز ازل آشناي دوست

بايد كه رنج كشد هميشه از براي دوست

بايد كه گردن از دم شمشير بگذرد

در هر سري كه هست درآن سرهواي دوست

«والسلام»

چندرسانه‌ای
طراحی و تولید: ایران سامانه