شهید مرتضی قاسمی

شهید مرتضی قاسمی
گفتگو با مادر شهید «مرتضی قاسمی»/ قسمت سوم

لبخند شهید به مادر، دو سال پس از شهادت

مادر شهید «مرتضی قاسمی» در این کلیپ نقل می‌کند: «دو سال پس از شهادتش به دیدارم آمد و با لبخند مرا نگاه می‌کرد.»
گفتگو با مادر شهید «مرتضی قاسمی»/ قسمت دوم

مرتضی هرچه داشت با مردم قسمت می‌کرد

مادر شهید «مرتضی قاسمی» نقل می‌کند: «مرتضی بسیار سخاوتمند و لوتی بود. او هرچه داشت با مردم قسمت می‌کرد.»

می‌خوام محاسنم به خون رنگین بشه!

«وقتی آمد ریش‌هایش بلند شده‌بود. پرسیدم: مادر جان! آنقدر کار داری که نتونستی ریش‌هات رو کوتاه کنی؟ گفت: می‌خوام وقتی شهید شدم محاسنم به خون رنگین بشه.» آنچه خواندید به نقل از مادر شهید "مرتضی قاسمی" است. نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، خاطراتی به نقل از مادر این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.

وقتی به ضریح رسیدم، تمام آتش‌های درونی‌ام خالی شد

نوید شاهد - مادر شهید "مرتضی قاسمی" نقل می‌کند: «وقتی جنازه‌اش را آورده‌ بودند، نتوانستم گریه کنم. فقط مبهوت نگاهش می‌کردم. از آن به بعد هم هیچ وقت نتوانستم گریه کنم؛ تا اینکه به کربلا رفتم. وقتی به ضریح رسیدم انگار تمام آتش‌های درونی‌ام خالی شده‌ بود. زار زار گریه می‌کردم ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، مروری کوتاه بر زندگی این شهید گرانقدر داشته است که تقدیم حضور علاقه‌مندان می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه