شهدای استان فارس - صفحه 23

شهدای استان فارس

فعالیت های انقلابی شهید دبیری

شهيد "غلامرضا دبيری" اردیبهشت سال 1327 به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی گذراند. «با اعتراضات مردم بر علیه رژیم شاه او نیز در روستاهای مجاور به آگاه کردن مردم پرداخت و...» متن کامل زندگی نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

خانه از پای بست ويران است

شهيد "علی برات سيفی" در نامه ای خطاب به برادر خود می نویسد: «برادر تقديرات زندگی انسان معلوم نيست که به کجا برساند اما در امواجی شگرف از ناراحتی ها توان فرسا قرار گرفته ام که شب و روز بر خويش می نالم اما...» متن کامل نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

تصاویر منتشر نشده شهيد "علی برات سيفی"

شهيد "علی برات سيفی" شهریور سال 1344 به دنیا آمد و آبان سال 1363 به شهادت رسید. تصاویری از این شهید بزرگوار را در نوید شاهد ببینید.
مروری بر وصیت شهيد "علی برات سيفی" «4»

اختلاف را در نطفه خفه كنيد

شهيد "علی برات سيفی" در وصیت خود می نویسد: «وصيتم به شما اين است اختلاف را كاملا از بين ببريد. ريشه اختلاف را در نطفه خفه كنيد و با همديگر...» متن کامل بخش چهارم وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
مروری بر وصیت شهيد "علی برات سيفی" «3»

کارمندان، مالک اشتر زمان باشید

شهيد "علی برات سيفی" در وصیت خود می نویسد: «كارمندان عزيز شما هر كدامتان مالك اشتر زمان اميرالمؤمنين هستيد. جهادگران بزرگوار...» متن کامل بخش سوم وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
مروری بر وصیت شهيد "علی برات سيفی" «2»

پیامِتان را به شهدا می رسانم

شهيد "علی برات سيفی" در وصیت خود می نویسد: «ملت عزيز پيامتان را اگر قابل بودم به شهدا مى رسانم كه استقامت و پايمردى محكم و وصف نشدنى چون شما را...» متن کامل بخش دوم وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
مروری بر وصیت شهيد "علی برات سيفی" «1»

رسیدن به شهادت مشکل است

شهيد "علی برات سيفی" در وصیت خود می نویسد: «آيا روزى فرا می رسد كه عاشق با كمال آرامش به معشوقش برسد؟! رسيدن به اين آرزو مشكل است. راه هايى دارد كه صعب العبور ترين راه هاست و چه...» متن کامل بخش اول وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

علی برات و نامه امام

برادر شهید "علی برات سیفی" در خاطره ای می گوید: «او نوجوان بود که راهی جبهه جنگ شد. حدود چهار سال را در جبهه گذراند. آخرین باری که به خانه آمد. به او گفتم...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

نبرد یک دانش آموز در کوههای سربه فلک کشیده غرب

شهيد "علی برات سيفی" شهریور سال 1344 در روستای شهرستان نورآبادممسنی به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی راهی جبهه جنگ شد. متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

عطر برداشت برنج در فضای روستا و بازگشت حشمت اله

برادر شهيد "حشمت اله رشيدمرد" در خاطره ای می گوید: «حشمت اله دوست داشت به جبهه برود ولی مادرم روی او حساس بود و نمی گذاشت تا اینکه...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

رفتن به جبهه برای آخرت مادر

مادر شهيد "حشمت اله رشيدمرد" در خاطره ای می گوید: «حشمت اله قبل از انقلاب با این حال که نوجوان بود ولی دیوار نویسی می کرد و اعلامیه می چسباند. او هیچگاه نماز و روزه اش ترک نمی شد و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

دفاع از خاک و دین تا پای جان

شهيد "حشمت اله رشيدمرد" در وصیت خود می نویسد: «از امت حزب الله مى خواهم به سخنان امام گوش دهند و ديگر همه ما وظيفه داريم كه از دين و خاكمان دفاع كنيم و اين كافران از خدا بى خبر را از بين ببريم و...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

حشمت اله نوجوان انقلابی و مُبلّغ کتابخوانی

شهيد "حشمت اله رشيدمرد" خرداد سال 1345 به دنیا آمد. نوجوان بود که عازم جبهه جنگ شد. برادر این شهید بزرگوار در خاطره ای می گوید: «من و حشمت اله فرزندان کوچک خانه بودیم. روز های خوبی را در کنار هم گذراندیم. او زمان انقلاب...» متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید "حسين رنجبر اسلام لو" «8»

روضه ناز دردانه امام حسين(ع) و حال و هوای رزمندگان

شهید "حسين رنجبر اسلاملو" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ظهر نماز جماعت خوانده شد سپس حاجی آزادی برای برادران صحبت كرد و روضه حضرت رقيه دختر امام حسين(ع) را خواند و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید "حسين رنجبر اسلام لو" «7»

شهید رنجبر معاون گردان امام حسین(ع)

شهید "حسين رنجبر اسلاملو" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ساعت یک بچه ها جهت نماز و ناهار پراكنده شدند و ساعت 3 دوباره در ميدان جمع شدند و از تيپ عاشورا سه گردان رزمی جدا گرديد كه گردان امام حسين (ع)، امام حسن(ع) و امام علی(ع) نام گرفت و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید "حسين رنجبر اسلام لو" «6»

خانه ای زیر گوله های آتش

شهید "حسين رنجبر اسلاملو" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «در كردستان خانه ای را افراد كومله اشغال كرده بودند تا از آن بر عليه رزمندگان ما استفاده كنند. صاحب خانه زنی بود که دو بچه كوچك داشت و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید "حسين رنجبر اسلام لو" «5»

برای آمدن به جبهه اتوبوسش را فروخته بود

شهید "حسين رنجبر اسلاملو" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «در جمع ما بچه های شيراز همه پاسدار بودند. به جز پدر كدخدا كه او هم با ما آمده بود و قبلاً راننده اتوبوس بوده و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره خودنوشت شهید "حسين رنجبر اسلام لو" «4»

شور و حال وصف ناپذیر رزمندگان در شب عاشورای 1361

شهید "حسين رنجبر اسلاملو" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «شب عاشورا در يك محل جمع شدند و با شور و حال وصف ناپذيری سينه زدند و گريستند و از آن شب های كم نظير بود و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

پایان ۳۳ سال چشم انتظاری خانواده شهید «رحیم غلام زاده اهوازی»

خانواده سرباز شهید «رحیم غلام زاده اهوازی» پس از ۳۳ سال چشم انتظاری به زیارت مزار مطهر فرزند شهیدشان مشرف می شوند.

پایان ۳۵ سال چشم انتظاری خانواده شهید «کریم آزادیان»

خانواده شهید «عبدالکریم آزادیان» پس از ۳۵ سال چشم انتظاری به زیارت مزار مطهر فرزند شهیدشان مشرف شدند.
طراحی و تولید: ایران سامانه