شهدای استان فارس - صفحه 138

آخرین اخبار:
شهدای استان فارس

خاطره خودنوشت شهید محمد علی برزگر (2) / شهادتت مبارک برادرم

ساعت دو نصف شب بود که فرمانده آمد گفت: بلند شويد آماده باش، صد در صد قرمز، بچه ها در محاصره هستند شما اين جا خوابيده ايد...

نگاهی به زندگی سراسر عارفانه، شهید حميد ( غلامحسين ) عارف

پدر در یک سفر کربلا، از خداوند می خواهد که فرزندی به او عطا کند تا غلام اربابش باشد پس از گذشت یک سال در روز مولود کعبه خداوند پسري به او عطا کرد که نامش را غلامِ حسين گذاشتند و پس از گذشت سالها سرانجام مولا غلام خویش را پذيرفت و در روز شهادت مولایمان علی(ع) به دیدار معبود شتافت.

رمضان با شهدا (4) / کلیپی از سخنان دو شهید دفاع مقدس

ما مصممیم تا آخر جنگ در دفاع بمانیم و از خداوند میخواهیم که پایان عمرمان را ختم به شهادت کند.

مداومت بر بسم الله / خاطره ای از شهيد حميد عارف

در يک فصل تابستان به اتفاق آقا حميد و دو فرزندم به مسافرت رفتيم . حمید بسيار خوش مسافرت و با متانت بودند و در بين راه مرتبا حرف از جنگ و جبهه و دلاوريهاي رزمندگان اسلام مي زدند .
زندگی نامه شهيد محمد باقر پيراسته؛

حافظ قرآن در شبهای نزول قرآن به دیدار مولایش شتافت

مادر حافظ کل قرآن بود. گاهی قرآن را در دامان مادر می گذاشت و می گفت من برای شما میخوانم تا ببیند چقدر حفظ کردم. از این رو نیمی از قرآن را حفظ کرد.

وصیت نامه شهید عبدالحسین رستاخیز/ سالروز شهادت

بگذاريد در تمام فاميل صحبت از شماها باشد، ازاينكه فرزندتان به جبهه رفته ناراحت نيستيد واگر چنين كرديد نتيجه مثبتش را خواهيد ديد ...

خاطره خودنوشت شهید محمد علی برزگر (۱) / یک ماموریت علمی

سيد آقا پدر شهيد ملک حسين در حالي که قليان مي کشيد . از صبر و استقامت صحبت مي کرد و منافقين را محکوم مي کرد . يکي سيگار مي کشيد و دودش را در هوا پراکنده مي کرد . يکي تسبيح مي گرداند . يکي زانوهايش را بغل گرفته بود...

وصیت نامه شهيد منوچهر حسني در سالروز شهادت

حقيقت را به فرزندم بگوييد كه پدرت درراه اسلام عزيز بعنوان سرباز امام زمان با ستمگران جنگيد و با آغوش بازبه استقبال شهادت رفت و بگذريد راهى را براى زندگى خود برگزينيد كه روح تمامى شهدا را شاد نماييد

مروری بر زندگی نامه شهيد منوچهر حسني در سالروز شهادت / عشق به انقلاب

حال و هوای جبهه و اشتیاق دیدن روی زمندگان آرامش را از منوچهر ربوده بود. لذا تصمیم گرفت که مجدد به جبهه اعزام شود.

پوستر گزیده وصیت شهيد محمدرضا ابول پور مفرد

خدایا همیشه ما را از زنده دلان قرار ده و نگذار غفلت و گرایش به حیات دنیا دلمان را بمیراند
مناجات شهيد محمدرضا ابول پور مفرد،

خدايا چه کنم که از زندان نفس رهایی یابم / مناجات شهید در نوجوانی

خدايا چرا من اينقدر در فکر پرورش جسمم هستم ولي در فکر پرورش روحم نيستم ، خدا چرا من اينقدر به فکر ماديات هستم ولي فکر معنويات نيستم ...
دانشجوی شهید؛

مروری بر زندگی نامه شهيد محمدرضا ابول پور مفرد در سالروز شهادت

تحصيلاتش را تا دوم راهنمايي ادامه داد . و پس از آن بخاطر تجاوز ارتش عراق به خاک جمهوري اسلامي ، مجبور شدند باتفاق خانواده آبادان را ترک و به شيراز مهاجرت نمايند .

خاطره ای از شهید بهروز بازیار (2) / خواستگاری

بار چندمي بـود كـه بـه جبهـه اعزام ميشد. ديشب با بابا حاجي و ننه جان و بقيه طايفـه، رفتـه بودنـد خواسـتگاري وشيريني خورده بودند.

مروری بر وصیت نامه شهید غلامرضا حکمتی در سالروز شهادت

قرآنى كه در هر عصر وزمانى انسانها را آنهايى كه ايمان آورده اند به سوى نور هدايت مى كند و در اين برهه از زمان نيز كه تمام نيروهاى شيطانى جهت به خيال خام خودشان به انزوا درآوردن اسلام و قرآن عزيز از هيچ چيز دريغ نكرده اند .
زندگی نامه شهيد غلامرضا حكمتي در سالروز شهادت؛

آخرین لحظات را هم با ذکر نام اربابش گذراند

بدانيد که ما در راه هدفي بزرگ و شريف قدم نهاديم که شايد خيلي ها قادر به فهم و درک آن نباشند.
با نوای نیِ شهادت

ناگفته های سوزناک از وداع شهيد بخشعلي روستايي با مادر

بخشعلی مانند پدرش در جوانی زیاد نی می زد. نی را برداشت و آهنگ (شهیدم من شهیدم من) را زد و گریه کرد.

شربت شهادت / زندگی نامه شهيد بخشعلي روستايي در سالروز شهادت

بخشعلي وقتي از مرخصي آمد شربتی آورد و به ما گفت هر کس اين شربت را بخورد شهيد مي شود دقيقا شش نفر از آنها که اين شربت را خوردند شهيد شدند .

خاطره ای از شهید بهروز بازیار (1) / ننه! دعا كن شـهيد شـم

موقع خداحافظي ننه جان مثل هميشه سرش را بالا گرفت تـا اشـكهايش نريزد. اين چيزي بود كـه بهـروز خواسـته بـود، ولـي ديگـر بيـشتر از ايـن را نمي توانست.

دیدار با معبود در 21 رمضان / زندگی نامه شهید محمد نصيري در سالروز شهادت

در ماه رمضان محمد به مرخصی آمد. پاهایش تاول زده بود و امانش را بریده بود. به او گفتیم با این وضعیت تو می توانی با گواهی پزشک مرخصی بگیری و چند روزی استراحت کنی . ولی محمد گفت: نه باید به منطقه برگردم...

وصیت نامه شهيد يحيي فرج زاده / خدایا به من شهادت یعنی شیرین ترین شیرینی ها را بنوشان

خدایا بر رسوایی و عیوبم پرده بکش و از بلاها حفظ کن و از گناهان نگاه دار به حق رئوفت.
طراحی و تولید: ایران سامانه