فرزندان شهدا باید در معرفی ابعاد مختلف شخصیتی شهید سلیمانی نقش بسزایی داشته باشند و در این مسیر گامهای جدی بردارند تا همه قشرهای مختلف مردم با درسگیری از ویژگیهای اخلاقی ایشان، بتوانند در احیای آرمانهای شهدا و اعتلای عزت و اقتدار انقلاب اسلامی نقشآفرین باشند.
«حال عجیبی داشتم، آرام و قرار نداشتم و مدام در حال گریه کردن بودم. دو روز دلم آشوب بود، حس غریبی داشتم تا اینکه خبر شهادت همسرم را به من دادند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «قدرت بابا» است که تقدیم حضورتان میشود.
شهید «قدرت بابا» در وصیتنامهاش آورده است: «برادرم، نگذار اسلحه من زمین افتاده و سنگرها خالى باشد که اسلام کمک مىخواهد؛ دشمن در کمین است و قرآن در سراسر جهان در خطر است ...»
«تلاش کردم با گفتن جملاتی مانند تحمل دوریاش را ندارم و نمیتوانم بدون او دوام بیاورد، از رفتن به جبهه منصرفش کنم، اما نشد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «قدرت بابا» است که تقدیم حضورتان میشود.
در دستنوشته بهجا مانده از شهید «قدرت بابا» میخوانیم: «خواهرانم نماز و عبادت را فراموش نکنید، در تربیت خود و خانواده خود کوتاهی نکنید، حجاب را که از خون من قویتر است برای ایمان خودتان و حفظ جامعه نگهدارید و از حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) درس بیاموزید ...»
سختیهای زندگی را به تاسی از حضرت زهرا(س) تحمل کردم تا امروز دختران و پسران سرزمینم، مومن و با خدا تربیت و بزرگ شوند و بدون دغدغهای در رشد، پیشرفت و اقتدار کشورشان تلاش کنند.
وقتی دلتنگ پدرم میشوم قاب عکساش را بغل میکنم، گوشهای مینشینم، با او حرف میزنم و درد و دل میکنم تا سبک شوم. اگر هم خیلی بیتابی کنم... آنچه میخوانید روایتی از خاطرات و ناگفتههای تنها فرزند شهید «قدرت بابا» است که 35 روز بعد از شهادت پدر به دنیا آمده و سالهاست یک قاب عکس، بابایش بوده که تقدیم حضورتان میشود.