نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - نوید شاهد زنجان
نوید شاهد - شب شعر "در آستان جانان" به مناسبت وفات حضرت فاطمه معصومه(س) برگزار می شود. در حاشیه این مراسم رونمایی از اثر "ایثار و شهادت" گرمی بخشی محفل ادبی خواهد بود.
کد خبر: ۵۲۱۰۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۴

نوید شاهد –حجت الاسلام یوسف علی عیوضی امام جمعه معزز شهر زرین رود و جانباز هشت سال دفاع مقدس دارفانی را وداع گفته و آسمانی شد.
کد خبر: ۵۲۱۰۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۴

نوید شاهد - پوستر شهدای 24 آبان ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۲۱۰۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۴

نوید شاهد - پدر شهید "رضا زلف‌خانی" می گوید: من قبل از شهادت رضا از خانواده شهدا خجالت می کشیدم ولی بعد از شهادت او با افتخار فراوان با آنها برخورد می کنم. شهادت رضا مرا پیش خانواده شهدا سربلند و سرافراز کرد .
کد خبر: ۵۲۰۹۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۳

نوید شاهد – دوران نوجوانی "علی اکبر" در مسجد روستای ینگجه صرف فعالیت‌های انقلابی و مذهبی شد. او از همان موقع پا در رکاب امام حسین(ع) گذاشت.
کد خبر: ۵۲۰۹۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۳

نوید شاهد - شهید "علی اکبر زلف ‌خانی" در وصیتنامه خود می‌گوید: از خواهران و برادران گرامى تقاضا دارم كه از رهروان راه خدا باشند و راه شهيدان انقلاب اسلامى را تا آخرين قطره خون ادامه دهند.
کد خبر: ۵۲۰۹۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۳

نوید شاهد - اسناد شهید "علی اکبر زلف خانی" به مناسبت سالروز شهادتش به صورت تصویر منتشر می شود در ادامه این تصاویر را ببینید.
کد خبر: ۵۲۰۹۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۳

نوید شاهد - پوستر شهدای 23 آبان ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۲۰۹۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۳

نوید شاهد - پانزدهمین ایثار ماندگار استان با اهداء عضو جانباز سرافراز زنجانی، رقم خورد. پیش از این نیز اعضاء 14 تن از شهروندان زنجانی نیز به نیازمندان اهداء عضو پیوند خورده است.
کد خبر: ۵۲۰۹۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۳

نوید شاهد - پدر شهید "محمدحسین تجلی" در خاطراتی از ارتباط شهید با جوانان می گوید: دختری کنار مزار نشسته بود، سرش را روی زانوهایش گذاشته و گریه می کرد، چادرش را هم گرفته بود جلوی صورتش. او با محمدحسین عجین شده بود.
کد خبر: ۵۲۰۸۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۲

نوید شاهد - مادر شهید معزز "ولی اله نورمحمدی" پس از سال ها دوری از فرزند دارفانی را وداع گفت.
کد خبر: ۵۲۰۸۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۲

نوید شاهد – تصاویر ناب شهید "فریدون آقاجانلو" به مناسبت سالروز شهادتش در ادامه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۲۰۸۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۲

نوید شاهد – تصاویر وصیتنامه شهید "فریدون آقاجانلو" با دست خط شهید به مناسبت سالروز شهادتش منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۲۰۸۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۲

نوید شاهد – شهید "فریدون آقاجانلو" در وصیتنامه‌اش می نویسد: بدانید که من بی هدف راه امام و شهیدان را دنبال نکردم و کسی هم که مرا مجبور به رفتن در این راه نکرده و شما هم مرا از دست نداده اید بلکه هدیه کرده اید.
کد خبر: ۵۲۰۸۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۲

نوید شاهد – تصاویر شهید رسول ستاری به مناسبت سالروز شهادتش در 22 آبان ماه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۲۰۸۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۲

نوید شاهد – شهید "مصطفی ابوذر" با خدمت خالصانه به اعضای خانواده خود زحمات پدرش را جبران کرد.
کد خبر: ۵۲۰۸۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۲

نوید شاهد – سالروز عروج شهید مدافع سلامت شهرستان ابهر بانو "اکرم احدیان" گرامی باد.
کد خبر: ۵۲۰۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۰

نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: کمی جلوتر که رفتیم عراقی ها ما را دیدند و تیراندازی کردند. بی توجّه به تیراندازی ها به راه خود ادامه دادیم. هر چه جلوتر می رفتیم، شدت تیراندازی ها زیادتر میشد. گلوله های توپ و خمپاره به سمتمان می آمد. یکی از گلوله ها به نزدیکی ما خورد. موج انفجار تانک را تکان داد. حسین طایفه گفت: عرفان! بسّه ... تیراندازی نکن.
کد خبر: ۵۲۰۶۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۵

نوید شاهد – منیره قریشی مادر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: پدرش از او ناراحت شده بود؛ نیم ساعتی برای‌شان حرف زد و اتمام حجّت کرد. حمید سرش را پایین انداخته بود و چیزی نمی‌گفت، حتّی از خودش دفاع نمی‌کرد. وقتی بلند شد برود، رد اشک را روی گونه‌اش دیدم. یاد حرف دیروزش افتادم که دست‌هایم را بوسید و گفت: «حاج‌آقا قائمی گفته، احترام پدر و مادر از هر مسئله‌ای واجب‌تره. حتّی اگه دعواتون کردن، مبادا صداتونو رو اونا بلند کنید!».
کد خبر: ۵۲۰۶۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۰

نوید شاهد – مرتضی حلاوت تبار دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: دزد پول‌های‌مان را هم برده بود. از صاحب حمام صد تومنی قرض گرفتیم و راهی حرم شدیم. با آن لباس‌های رنگ و رو رفته‌ای که تن‌مان بود. احساس می‌کردم همه دارند نگاه‌مان می‌کنند و توی دل‌شان می‌خندند. حمید هم بهمان می‌خندید. او گفت؛ «اتفاقاً خیلی هم خوش‌تیپ شدین، شبیه تازه دامادها.»
کد خبر: ۵۲۰۶۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۹