خاطرات طه حسين زاده، برادر شهيد بايزيد حسين زاده؛
نوید شاهد - به هنگام رفتن به من گفت: "حالا نوبت من است که بروم و شهید شَوَم." گفتم نه، انشاءا... به سلامت بر میگردی اما او سرش را پایین انداخت و چیزی نگفت. در ادامه خاطرات دلنشین شهید حسین زاده را می خوانیم.