شهید محمدمهدی فریدونی

شهید محمدمهدی فریدونی

پوستر| امنیت بالاترین نعمت مردم ایران

شهيد «محمدمهدی فریدونی» در وصیت خود می نویسد: «امنیت بالاترین نعمتی است که خداوند به مردم ایران داده است و...» عکس نوشت وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد ببینید.

عکس نوشت وصیت شهید "محمدمهدی فریدونی" | امنیت در ایران

نوید شاهد _ دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان به نیابت از شهید "محمدمهدی فریدونی" و قسمتی از وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

اول بسیجی، بعد پاسدار

نوید شاهد - در خاطره ای از شهید مدافع حرم "محمدمهدی فریدونی" آمده است: «محمدمهدی پیش از اینکه پاسدار باشد، بسیجی بود. وقتی از او می پرسیدم در تهران چه می کند، با همان لبخند همیشگی جواب می داد و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

بی بیِ آسایشگاه

نوید شاهد _ همرزم شهید محمدمهدی فریدونی در خاطره ای می گوید: «پایش را عمل کرده بود و نمی توانست رژه برود. همراه من و چند مصدوم دیگر، داخل آسایشگاه مانده بود تا استراحت کند.» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

مردانگی یک مدافع

نوید شاهد - دوست شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: «صدای موتورسیکلت محمدمهدی را که شنیدم، در حیاط را باز کردم و سرک کشیدم ببینم آن وقت روز در محله ما چه می کند. چند کیسه سیب زمینی و پیاز از دسته های موتورش آویزان بود که...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

همچو مولا

نوید شاهد _ دوست شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: در کنار درسش کار می کرد. سراغ هر کاری رفته بود تا دستش در جیب خودش بماند و از پدرش پول نگیرد. می گفت: ما دیگه بزرگ شدیم و... متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

صیاد نمره ها

نوید شاهد _ دوست شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: در دانشگاه معروف شده بود به صیاد نمره ها! اینکه چقدر درس می‌خواند یا اصلاً چطور می رسید اینقدر درس بخواند، سوالی بود که در ذهن خیلی از هم کلاسی هایش وجود داشت. متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

امین مسجد بود

نوید شاهد - یکی از همسایگان شهید مدافع حرم "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: «امانت دار خوبی بود و همۀ مسجدی ها قبولش داشتند. همین شد که کلید قلک های کمک به مسجد را سپردیم دستش و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

او خادم امام حسین (ع) بود

نوید شاهد - دوست شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره‌ای می گوید: «در کنار درسش کار می کرد. سراغ هر کاری رفته بود تا دستش در جیب خودش بماند و از پدرش پول نگیرد...»‌ متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

معلم زاپاس

نوید شاهد - دوست شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: «اولین روز مدرسه بود. سر کلاس نشسته بودم و زل زده بودم به پسرک نیمکت جلویی که با بغل دستی اش خوش و بش می کرد...»‌ متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

امتحان پایان ترم

دوست شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: «جارو‌ به‌ دست‌ مغازه‌ را‌ تمیز‌ می‌کردم‌ که‌ محمد مهدی‌ خندان‌ و‌ خوشحال‌ سر‌ رسید.‌ نگاهی‌ به‌ ساعت‌ کردم‌ و‌ گفتم:‌ تو‌ مگه‌ امتحان‌ نداشتی؟...»‌ متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
خاطره ای از شهید "محمدمهدی فریدونی"؛

تپه شهدای‌ فسا‌

یکی از دوستانش در خاطره ای می گوید: تپۀ‌ شهدای‌ فسا‌ شده‌ بود‌ پاتوقش.‌ دلش‌ که‌ می‌گرفت‌ یا‌ اگر‌ گره‌ای‌ در‌ کارش‌ می‌افتاد،‌ می‌رفت‌ زیارت‌ قبور‌ شهدا‌ تا‌ بلکه‌ از‌ آن‌ دنیا‌ گره‌ از‌ کارش‌ باز‌ کنند.‌..

من کنارت هستم

مادر شهید مدافع حرم "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای میگوید: در میان دوستانش همه جور آدمی وجود داشت. خیلی هاشان مثل خود او بودند؛ اهل حلال و حرام و سر سفره خانواده بزرگ شده، که دوست داشتم مهدی بیشتر با آن ها بگردد.

دوست خوش سلیقۀ من

دوست شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: آن روز بر خلاف همیشه از آرایشگر خواستم موهایم را مدلی خاص و امروزی بزند. دست به کار شد و با ماشین اصلاح دور سرم را تقریباً سفید کرد و بعد قیچی و شانه اش را از روی میز برداشت و موهای وسط سرم را دسته دسته لای انگشتانش گرفت و کوتاه کرد.
خاطره ای از شهید "محمدمهدی فریدونی"؛

سی سال زندگی من

مادر شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: یک روز محمد مهدی به خانه آمد و گفت: «مامان هنوزم عکس های بچگیم رو دارین؟ »گفتم: «این چه سؤالیه! معلومه که دارم. » صفحۀ گوشی اش را روشن کرد. «می شه بیاریدشون؟ » آلبوم عکس ها را که آوردم، شروع کرد به ورق زدن و مرور خاطراتش.

ویژه نامه الکترونیکی شهید مدافع حرم "محمدمهدی فریدونی"

ویژه نامه اینترنتی شهید مدافع حرم "محمدمهدی فریدونی" شامل منتخب مطالب پربیننده «گفتگو، کلیپ، صوت، خاطره و ...» در سایت نوید شاهد تقدیم علاقمندان می گردد.

مکانیک نجار

خواهر شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: در کارهای یدی به اندازه درس خواندن خوب بود. همزمان با تحصیل در مکانیکی محل شاگردی می‌کرد.

سواری اجباری

مادر شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: گفت به به بوی غذاتون کل کوچه رو برداشته. هر غذایی می پختم همین را می‌گفت. کیفش را گذاشت گوشه خانه دست هایش را شست...

کفش های نوبتی

در شهید "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: انرژی مهدی و علاقه اش به فوتبال بازی کردن در کوچه و خیابان کمتر از بچه‌های دیگر نبود. آن قدر طول عرض کوچه را دنبال توپ دویده بود که کفش هایش به التماس افتاده بودند...

تا آخرین گلوله

همرزم شهید مدافع حرم محمدمهدی فریدونی در خاطره ای می گوید: در گیری ها در بوکمال به اوج خود رسیده بود . داعش با حمایت آمریکایی ها آمده بود تا بار دیگر شهر راهبردی بوکمان را اشغال کند .
طراحی و تولید: ایران سامانه