«مأموران قطار جواز دفن شهدا را برمیداشتند تحویل ما میدادند و از ما رسید میگرفتند بعد مسئول قطار صدا میکرد بیایید داخل و تا انتهای واگن چراغقوه میانداختند. آنجا بود که قلبم با مشت بر دیواره سینهام میکوبید ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات «غلامحسن حدادزادگان» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۷۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
«مأموران قطار جواز دفن شهدا را برمیداشتند تحویل ما میدادند و از ما رسید میگرفتند بعد مسئول قطار صدا میکرد بیایید داخل و تا انتهای واگن چراغقوه میانداختند. آنجا بود که قلبم با مشت بر دیواره سینهام میکوبید ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات «غلامحسن حدادزادگان» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۷۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
برگرفته از نامههای دانشآموزان به شهدا؛
«شما که نه تنها جان خود بلکه اسم خود را نیز برای خدا و در راه او فدا میکنید و میگویید اگر پیکر بیجان من به دست شما رسید بر روی سنگ قبرم اسم مرا ننویسید، بنویسید مشتی خاک به پیشگاه خداوند ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۷۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
برگرفته از نامههای دانشآموزان به شهدا؛
«شما که نه تنها جان خود بلکه اسم خود را نیز برای خدا و در راه او فدا میکنید و میگویید اگر پیکر بیجان من به دست شما رسید بر روی سنگ قبرم اسم مرا ننویسید، بنویسید مشتی خاک به پیشگاه خداوند ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۷۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
«یکی از اخلاق خوب قرآنی مهدی شالباف، صبر و استقامت او بود. اگر دنیایی مشکلات را روی دوشش میریختند، ایشان با صبر و حوصله همه را انجام میداد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۶۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
«یکی از اخلاق خوب قرآنی مهدی شالباف، صبر و استقامت او بود. اگر دنیایی مشکلات را روی دوشش میریختند، ایشان با صبر و حوصله همه را انجام میداد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۶۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
«آن روزها وقتی جبهه میرفت حداقل یک هفته بعد تماس میگرفت و ما را در جریان سلامتیاش قرار میداد، ولی این بار یک هفته و حتی بیشتر گذشت، ولی خبری از او نشد ...» ادامه این خاطره از شهید «علی سیمبر» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
«آن روزها وقتی جبهه میرفت حداقل یک هفته بعد تماس میگرفت و ما را در جریان سلامتیاش قرار میداد، ولی این بار یک هفته و حتی بیشتر گذشت، ولی خبری از او نشد ...» ادامه این خاطره از شهید «علی سیمبر» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
«حاجآقا در قناعتورزی تک بودند. اگر سیبی را میخوردند و نصف آن باقی میماند. روی آن چیزی میکشیدند و در یخچال میگذاشتند تا بعدا میل کنند ...» ادامه این خاطره را از آیتالله باریکبین پدر شهید «مرتضی باریکبین» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶
«حاجآقا در قناعتورزی تک بودند. اگر سیبی را میخوردند و نصف آن باقی میماند. روی آن چیزی میکشیدند و در یخچال میگذاشتند تا بعدا میل کنند ...» ادامه این خاطره را از آیتالله باریکبین پدر شهید «مرتضی باریکبین» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶
«سید جان و دل ناآرام و بیقراری داشت و نمیتوانست مثل یک کارمند معمولی در واحدهای ستادی خدمت کند. به همین جهت در دوران کوتاه عضویتش در سپاه حضور در واحدهای مختلف را تجربه کرد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «سیدحسن موسوی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶
«سید جان و دل ناآرام و بیقراری داشت و نمیتوانست مثل یک کارمند معمولی در واحدهای ستادی خدمت کند. به همین جهت در دوران کوتاه عضویتش در سپاه حضور در واحدهای مختلف را تجربه کرد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «سیدحسن موسوی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶
به مناسبت سالروز شهادتش منتشر شد:
شهید «احمدجلالی ریشهری» مراسم دعای کمیل را عاشقانه دوست داشت. سنگر نماز جمعه را هرگز ترک نمیکرد و شاید همین الفتها بود که باعث شد خداوند شب جمعه را اولین شب قبر او قرار دهد.
کد خبر: ۵۷۰۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶
به مناسبت سالروز شهادتش منتشر شد:
شهید «احمدجلالی ریشهری» مراسم دعای کمیل را عاشقانه دوست داشت. سنگر نماز جمعه را هرگز ترک نمیکرد و شاید همین الفتها بود که باعث شد خداوند شب جمعه را اولین شب قبر او قرار دهد.
کد خبر: ۵۷۰۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶
خاطره شهيد داراب حسينی «1»
خانواده شهيد «داراب حسينی» در خاطرهای روایت میکنند: «داراب جوانی با ايمان، صبور و مهربان بود و اصلاً با کسی بد رفتاری نمیکرد. شبهای جمعه که میشد به روستای قاضيان میرفت و در مسجد شروع به خواندن دعا میکرد و...» خاطره اول این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۳۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
خاطره شهيد داراب حسينی «1»
خانواده شهيد «داراب حسينی» در خاطرهای روایت میکنند: «داراب جوانی با ايمان، صبور و مهربان بود و اصلاً با کسی بد رفتاری نمیکرد. شبهای جمعه که میشد به روستای قاضيان میرفت و در مسجد شروع به خواندن دعا میکرد و...» خاطره اول این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۰۳۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
گذری بر زندگی سردار شهید «علی محمد نقیبی»
پدر سردار شهید «علی محمد نقیبی» به امید اینکه خُلقش محمدی و عدالتش علی گونه شود، نام فرزندش را علی محمد گذاشت. در ادامه زندگینامه این سردار شهید را می خوانید:
کد خبر: ۵۷۰۳۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
گذری بر زندگی سردار شهید «علی محمد نقیبی»
پدر سردار شهید «علی محمد نقیبی» به امید اینکه خُلقش محمدی و عدالتش علی گونه شود، نام فرزندش را علی محمد گذاشت. در ادامه زندگینامه این سردار شهید را می خوانید:
کد خبر: ۵۷۰۳۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰
«حوصلهام سر رفته بود. این وسط شیطنت حمید گل کرده بود. گوشی را جوری تکان میداد که آفتاب از صفحه گوشی به سمت چشمهای من برمیگشت. از بچگی همینطور شیطنت داشت و یکجا آرام نمیگرفت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید مدافع حرم «حمید سیاهکالیمرادی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳
«حوصلهام سر رفته بود. این وسط شیطنت حمید گل کرده بود. گوشی را جوری تکان میداد که آفتاب از صفحه گوشی به سمت چشمهای من برمیگشت. از بچگی همینطور شیطنت داشت و یکجا آرام نمیگرفت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید مدافع حرم «حمید سیاهکالیمرادی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳