گفتگوی اختصاصی با مادر شهید کردانی؛
«اینگونه برایم تعریف کردن که در یکی از فلکه های شهر جلیل تصادف کرده و پایش شکسته و بعد از این توسط برادر بزرگش به درمانگاه رسانده و آتل بندی وی انجام شد. من با شنیدن هر جمله خدا روشکر می کردم اما دیدم جلیل آرام و قرار ندارد چون او خبر عملیات فاو را شنیده بود و با همان پای شکسته قصد رفتن به جبهه کرد و هرچه به ایشان اصرار کردیم مدتی تحمل کن تا شکستگی پایت بهتر شود نپذیرفت و رفت...» آنچه خواندید بخشی از سخنان مادر شهید «جلیل کردانی» در گفتگو با نوید شاهد خوزستان است. شما را به خواندن متن کامل این گفت و گو دعوت می کنیم.