عملیات آزادسازی پادگان سنندج

عملیات آزادسازی پادگان سنندج

روایتی شنیدنی از برادر شهیدان حسین و امیر اشک تلخ/ دو هم پیمان

با هم عهد بسته بودند که هر کدامشان شهید شد دیگری نگذارد که سلاحش زمین بماند و حالا امیر پیشقدم شده بود و حسین مسئولیت سنگینی را بر دوشش احساس می‌کرد. هنگام خداحافظی حسین دستش را روی پوتین برادرکشید و به صورتش مالید و گفت: منتظرم باش من هم می آیم. ساعتی بعد حسین با شوق و امیدی بیشتر در درگیری با ضد انقلاب شهید شد.
طراحی و تولید: ایران سامانه