پاسدار - صفحه 18

پاسدار

گذرى بر زندگى پاسدار شهيد يعقوب على بخشى

شهيد يعقوب على بخشى فرزند صمد در هفتم مرداد ماه سال 1340 در خلخال محله تنكابن در خانواده اى مذهبى و ساده چشم به جهان گشود. شهيد بعنوان نيروى رسمى سپاه پاسدار ان مشغول به خدمت گذارى شد. سرانجام پس از گذشت 2 سال و 3 ماه جنگيدن عليه دشمن بعثى در تاريخ 23 دى ماه 1365 در منطقه شلمچه به فيض شهادت نائل مى آمد.
زندگينامه

فیض اللهی: دعا کنید که به آرزویم برسم

این همان راهیست که انتخاب کرده‌ام و دعا کنید که به آرزویم برسم و در پایان توصیه نمود که دخترهایش با حجاب خود راه شهیدان را ادامه دهند و پسرانش با درس خواندن به انقلاب خدمت کنند...

تصاویر کمتر دیده شده شهید بی نشان «ناصر نقدی»

شهید ناصر نقدی دور باطنی/ پنجم اردیبهشت 1336، در شهرستان ری به دنیا آمد. سیزدهم دی 1360، با سمت تک تیرانداز در گل سفید دالاهو به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد.
خاطره

همکاری درامرخداپسندانه/ خاطره اي از امير ملايي

گفت لازم نیست حتما کمک مالی باشد. هرکس نمی تواند کمک مالی کند، برای کارکردن و تعمیر خانۀ همسایه آستین بالا بزند...
خاطره

محافظه کار بود/ خاطره‌ای از شهید رشید شیری

گفتیم این دیگر چیست؟ با صدای بلند گفت: گیاه خوراکی بهاری از کوه برایتان آورده ام با ریواس! وقتی در گونی را باز کردیم که گیاهان خوراکی را در بیاوریم، دیدیم از ریواس و گیاه خبری نیست. یک قبضه اسلحه و چند عدد خشاب پر بود....

وصیتنامه «شهيد مراد علي زاهد» به خانواده اش

در بخشی از وصیتنامه «شهيد مرادعلي زاهد» آمده: تنها وصيت من به شما توجه كردن به دستورات خداست. سعى كنيد با ياد و نام خدا زندگى كنيد.
فرازهايي از وصيت نامة «شهيد محمد باقر پور رشيد»

شهيد محمد باقر پوررشيد: شهادت تنها وسيله رسیدن به معبود است

شهید پور رشید در وصیت نامه اش می نویسد: يك توصيه دارم براي شما و آن اين كه تا اين لحظه كه امام امت را ياري نموده ايد و در پيروزي انقلاب سهمي داشته ايد تا آخر ادامه دهيد. تا سرنگوني، جهل،‌ نفاق و با شعار اسلام مكتب ما، قرآن ياور ما، خميني رهبر ما، آمريكا دشمن ما به نهضت ادامه دهيد تا برقراري حكومت ا...»
زندگینامه

مختصری از زندگینامه شهید رشید شیری

اما بعد به دلیل مبارزه با ایادی پلید استکبار به صفوف مستحکم سبز پوشان سپاه اسلام ملحق گردیدو در این رسالت خطیر نیز همپای دیگر دلاور مردان سپاهی در اکثر عملیات‌های منطقه مشتاقانه شرکت جست...
زندگينامه

تاملي كوتاه به زندگينامه شهيد گل محمد فيضي

پیش از انقلاب فعالیت‌های شدیدی علیه رژیم پهلوي داشت...
در سالروز شهادت منتشر می شود؛

نامه شهید شهید«علی سرحدی» ؛ گزارشی از اوضاع و احوال جبهه

راستي مادرجان! يك شب راديو بي‌بي‌سي‌ گفته كه صدام يكي از كشورهاي خارجي بايد دخالت كنند و ما را به ايران آشتي دهند به اميد خداوند اينطور كه پيداست در همين چند روز جنگ تمام مي‌شود.

گذری بر خاطرات «شهيد قوچعلي بابائي ممه کند»

«شهيد قوچعلي بابائي ممه کند» بر خود واجب دانست به ياري رزمندگان اسلام بشتابد و به عضو سپاه پاسدار ان در آمد.در نهايت به آرزوي دیرینه اش همانا رسيدن به لقاءا... و شهادت بود، رسيد.
معرفی سردار شهید «ملک احمد چگینی»؛

بوی بهشت

دقيقاً لحظه‌هاي آخرين عمر پربركتش بود كه وقتي از محور كامياران عبور مي كردند، لحظاتي قبل از شهادت به دوستان همراه مي‌گويد: بوي بهشت به مشامم مي‌رسد. البته همراهان با توجه به ظرافت طبع او حمل بر شوخي مي‌كنند ولي لحظاتي بعد كه حادثه بوقوع مي‌پيوندد و متوجه بعضي سخنان او مي‌شوند مي‌گويند: آخرين كلمات شهيد «يا اميرالمومنين» بود.
زندگينامه

خلاصه اي از زندگينامه شهيد علي محمد محمدي

در این زمان ماهیت نهضت امام خمینی روشن شد و به مستضعفین هویت دوباره بخشید.علی محمد شیفته‌ی این نگرش به هواداران امام پیوست و در تظاهرات و جلسات انقلابی شرکت می کرد...
زندگينامه

نگاهي گذرا به زندگينامه شهيد شعبانعلي قائم پناه

شعبانعلی همپای مردم انقلابی در مبارزات شرکت می کرد و حق طلبی را در کلام نافذ امام خمینی می دید...

گذرى بر زندگى پاسدار شهيد يوسف باباپور

شهيد پاسدار يوسف باباپور فرزند محمدجعفر در چهاردهم آذر 1338 در روستاى بائيكلا بند پى غربى شهرستان بابل چشم به جهان گشود. وى به تهران رفته و عضو سپاه تهران و در پادگان ولى عصر تهران مشغول آموزش نظامى ميشود و پس از مدتى براى سركوبى ضد انقلابيون به كردستان و بانه ميرود و حدود سه ماه با حزب دمكرات و كومله مشغول نبرد ميشود.
خاطره

محروم از محبت پدر/ خاطره اي از شهيد محمدحسن محمدي

می گفت : دست خودم نیست احساس عجیبی به این دخترمان دارم. حس می کنم دوران باهم بودمان محدود است و بین من و این فرزندم جدایی می افتد...
گذری بر زندگی: « پاسدار شهید ولی شکارچی قره باغ»

پاسدار ی نجیبی که پشتیبان ولایت فقیه بود

به خاطر ایمان و اعتقاد به اسلام و انقلاب و برای دفاع از دستاوردهای آن،جهت مقابله با دشمنان انقلاب راهی میادین نبرد شد و در این راه جان به جان آفرین تسلیم نمود و شربت شهادت را لاجرعه سر کشید.
زندگينامه

مختصري از زندگينامه شهيد عليجان حسن زاده

وي از همان دوران كودكي بسيار شجاع و با اراده بود و در زندگي تسليم هيچ مشكل و مانعي نشد و همواره مددكار پدرش بود ...
خاطره

درگیری روستای پلوره مریوان / شهيد يدالله عبدالهي

در مجموع چهل و هفت نفر نیرو آماده شده و بطرف روستای پلوره راه افتادیم. یدالله پشت دوشکا بود. بعد از مستقر شدن یدالله یکی از ضدانقلابیون را با دوشکا زد...
خاطره

درانتظار شهادت / شهيد بهرام بايستي

قبل شهادت آمد به من سر زد و گفت : مادر جان می خواهم بروم. گفتم با این عجله کجا می روی؟ گفت فرمانده ام سر کوچه منتظرم است...
طراحی و تولید: ایران سامانه