نوید شاهد تهران بزرگ - صفحه 152

آخرین اخبار:
نوید شاهد تهران بزرگ
وصيت نامه شهید شکر الله جعفری

مادرم نزد حضرت زهرا رو سپید هست

مادر از او می خواهم که غصه نخوری زیرا تو بودی که درس شهادت را به فرزنـــــــدت دادی و بدان که نزد حضرت زهرا رو سپید هستی زیرا چون فرزندت پسر زهرا و حسین زمان امام خمینی را یاری کرده است.

خاطره اي از شهید سلمان جعفری/ به نام شهید گمنام تشییع شد

او را به نام شهید گمنام میخواستند تشیع کنند که موقع تشیع کردن برحسب اتفاق دایی و خاله او در آنجا بودند و در موقع تشییع کردن دو عکس از او گرفتند که این دو عکس بعد ا زچهل روز از شهادت او نشانگر این شد که او را شناسایی کنند.
خاطره اي از شهید رضا جعفری گرگانی

تک خاطره اي از تکاور شهید رضا جعفری

این خاطره مربوط است به زمانی که شهر خرمشهر در دست عراقی ها بود و در محاصره آنان كه پدر شهيد رضا جعفري به ديدن فرزندش ميرود و داستان آن روز را بيان ميكند.
مادر شهیدان عباسی

آنقدر خدا به من صبر داده که دلیلی برای دلتنگی نمی‌ماند

وقتی پای صحبت مادران شهدا می‌نشینی همان چند دقیقه اول می‌فهمی که جنس صبری که خداوند به آنها عطا کرده، متفاوت است با سایر کسانی که عزیزی را از دست داده‌اند...
زندگی نامه شهید داود جعفری

عشق به پدر و مادر قلب او را مملو از امید مینمود

در خانواده عشق به پدر و مادر قلب او را مملو از امید مینمود و همیشه فرد متواضع و فروتن بود. با وجود اینکه او چندین مرتبه دچار اصابت ترکش واقع شده و مجروح گشته و در بیمارستان مدتی بستری و همینطور بعضا برخی از ترکشها هنوز در تن او بود مع الوصف او هیچ وقت کلامی از حالات خود را با کسی به خصوص پدر و مادرش نگفت...
خاطراتي از شهيد داود جعفري

خاطره خواندني از شهيد داود جعفري از زبان برادر شهيد

شهید داود جعفری نهم مرداد 1341 ،در شهرستان هشترود چشم به جهان گشود. پدرش فتح الله كارگر بود و مادرش فيروزه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته رياضي درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجي در جبهه حضور يافت. يكم فروردين 1362 ، با سمت مسئول عقيدتي سياسي در اهواز به شهادت رسید. پكيرش مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاك سپرده شد.
وصیت نامه شهید حسین جعفری

خدایا مرا شهید نما تا شهادتم عبرتی برای دیگران باشد

خدایا مرا شهید نما تا شهادتم عبرتی برای دیگران باشد و سبب بخشش گناهانم باشد زیرا من خیلی گنه کارم و شرمنده درگاه ربوبیت میباشم خدایا از تو می خواهم مرا با سرور شهیدان حسین بن علی محشور نمایی و خداوندا توفیق بده تا خالصتر در راه تو قدم بردارم...
ماه رمضان

رمضان، ماه ضیافت الهی

رمضان اسمى از اسماء الهى می ‏باشد و نبايست‏ به تنهائى ذكر كرد مثلا بگوئيم، رمضان آمد يا رفت، بلكه بايد گفت ماه رمضان آمد، يعنى ماه را بايد به اسم اضافه نمود، در اين رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) گوش فرا می دهيم.
وصیتنامه شهيد حسن جعفري

ما زنده به آنیم که آرام نگیرم

هیچ قطره ای در مقیاس حقیقت و در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست...
زندگي نامه شهید حسین جعفری

عشق او تنها عشق به خدا بود

شهید حسین جعفری روز آخر مرخصی که بود همه نامه ها و یادداشتهای خود را بازنویسی کرد و همه را وارد یک دفتر کرد انگار که خواب شهادت خود را دیده بود و از نظر ایمانی خیلی قوی شده بود...
وصیتنامه شهید حسن جعفری

امیدوارم از جلو راه اسلام خاری بردارم نه اینکه خاری باشم در راه

پروردگارا الان که نزدیک به یک سال توفیق نصیبم کردی تا باری دیگر به جبهه نبرد حق علیه باطل آیم سپاسگزارم مثل همیشه اما خدای این شکر گزاری را خالص بگردان و بی ریا گردان...
زندگي نامه شهید بهمن جعفری

مکتبی که شهادت دارد اسارت و ذلت ندارد

شهید بهمن جعفری رفت که به تمام دنیاپرستان به ظاهر پوستین اسلام بر تن کرده بگوید مکتبی که شهادت دارد اسارت و ذلت ندارد. رفت که به تاریخ بگوید که چنین دلاوری هایی هیچگاه نمی تواند جدای از مکتبی راسخ باشد...
زندگی نامه شهید یوسف جعفر قلی

هر کسی سعادت به شهادت رسیدن را ندارند

اگر روزی دیدی که کبوتر تیر خورده ای بر روی آسمان به پرواز درآمد و اگر قطره خونی بر روی خانمان چکید بدانید که من خونم را به حسین (ع) و فرزند خلفش خمینی هدیه کرده ام و این یک قطره خون را به عنوان یادگاری برای شما فرستاده ام.
زندگينامه شهيد نادر جعفر قلي

كسي كه خالصانه‌ براي حسين (ع) بگريد مؤمن است

شهيد نادر جعفر قلي كارمند بنياد شهيد شد. و با خلوص نيت و پشتكاري مخصوص به خود، مشغول خدمت به خانوادة شهداء شد...
خاطره مادر شهيد بهمن جعفر علايي

روايتي مادرانه از شهيد بهمن جعفر علايي

بعد از مدتی شهيد بهمن جعفر علايي در عملیات والفجر یک مفقود شد بعد از پیگیری زیاد خیلی از عملیات والفجر یک به ما نشان دادن فرزندم در فیلم بود او را در جمع اسیران دیدم اما الان 13 سال می گذرد و از او خبری ندارم امیدوارم خبری از او بشود در انتظار آمدن او و دیگر اسیران هستیم.
مادر شهيد

امیر،میهمان خانه ام بود …

فرزندش را میهمان خانه شان می دانست.این حس همیشه با او بود ؛ از بدو تولدش.گاهی دراثنای خلوتهایش به خود نهیب می زد ؛که چرا او را بیشتر از دیگر فرزندانش دوست دارد،اما جواب همیشه همانی بود که بر قلبش حکمرانی می کرد.او برایش عزیزتر بود ؛چون خدا برای فرزندش بیشتر از هر چیزی عزیز بود.خدا همه زندگی پسرش بود.همه زندگی ۱۷ ساله اش…
زندگي نامه شهيد جلال جعفر محمدی

هر چه به دنبال شهادت می رفتم آن را نمی یافتم

همسر شهيد: وی هر سال 3 ماه را در جبهه حضور پیدا میکردند. سالی که قرار بود فرزندمان متولد شود به اصرار من به جبهه نرفتند و من میدیدم که وی هر شب در نماز شب گریه میکنند و از خداوند پوزش می طلبند و طلب شهادت را در ماموریت بعدی دارند.
حميد مرادي

رئيس اداره فرهنگي هنري بنياد شهيد و امور ايثارگران تهران بزرگ منصوب شد

حميد مرادي به سمت رئيس اداره فرهنگي هنري، اسناد و انتشارات اداره كل بنياد شهيد و امور ايثارگران تهران بزرگ منصوب شد.

زندگي نامه شهيد نادر جعفرزاده/ ديدار دوباره بعد از 11 سال

شهید مهدی جعفر زاده در سال 1363 به درجه رفیع شهادت نائل گردید ولی جنازه او بصورت مفقود الاثر بود که بعد از 11 سال به آغوش خانواده محترم و داغده‌ایش بازگشت ...
طراحی و تولید: ایران سامانه