روایتی خواندنی از همرزم شهید «تقی مهدی هداوند» منتشر شد؛
روایتی خواندنی از همرزم شهید «تقی مهدی هداوند»؛ از آن سوی خط هیچ صدایی به گوش نمی رسید. بی سیم از کار افتاده بود. تقی دست به کار شئ و تا عصر، بی سیم را راه انداخت، وقتی کارش تمام شد. از خوشحالی رفت تا وضو بگیرد. آن قدر خوشحال بود که می خواست فریاد بزند. همین کار را هم کرد. بچه ها دورش را گرفتند و همه منتظر بودند تا صدایی از آن سوی خط بشنوند.