فضل الله گفت: اگر نام دخترم را زینب بگذارم شهید می شوم. مادرش ناراحت شد و گفت : پس نمی خواهم زینب بگذاری ولی او گفت: حالا که مادرش دوست دارد نامش را زینب بگذار.
علی یار با بقيهي بچههايم فرق داشت. نه مثل آنها بيتابي و بيقراري ميكرد، نه مريض ميشد، نه بيخواب و ناآرام بود. اصلاً وقتي علي يار به دنيا آمد، زندگي ما از اين رو به آن رو شد. وضعمان بهتر شد.
استدلال احمد اين بود: «او برادر بزرگ است. اگر در عمليات شرکت کند، شهيد مي شود و مادرم به دليل علاقه اي که به من دارد، ديگر اجازه ي حضور در جنگ را به من نخواهد داد .» نهايتاً هر دو در عمليات شرکت کردند و احمد شهيد شد.
پدر جانم اگر من در اين راه موفق شدم به اين افتخار نائل گشتم، شماها در راه خدا صبر كنيد ودشمن را شاد نكنيد، اگر من شهيد شدم شما احساس غرور كنيد، يك بار خداى ناكرده احساس ناراحتى نكنيد و در راه خدا صبر كنيد.
شهید مهدی درویشی نهم تیر 1347در روستای لطف آباد کشکوئیه از توابع شهرستان رفسنجان به دنیا آمد و در سی ام دی 1365در آبادان بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد.