در این کتاب آمده است: گلوله ی توپ کنار نمازخانه به زمین خورد و منفجر شد. صف های نماز جماعت به هم ریخت. سقف قسمتی از نمازخانه فرو ریخت. وقتی گردوخاک تمام شد، چشمم به اکبر افتاد. همچنان با آرامش نماز می خواند. مثل کوه ایستاده بود.
شهيد تاجعلی سلیمانی در وصیت نامه خود می نویسد: این خانواده هایی که هر روز شهید می دهند و این مادرهایی که جوانانی را از دست می دهند، ثمره این شهادتها و این شهید دادنها را خواهند چید.
شما که پیرو حسین(ع) هستید باید راه و هدف این شهیدان که همان راه و هدف حسین(ع) است دنبال کنید و نگذارید جای او در جبهه خالی شود و اسلحه اش بی صاحب بر زمین افتد.
از همه پدران متعهد به انقلاب و اسلام عزیز می خواهم که فرزندانشان را به حوزه بفرستند تا کمبود روحانی در منطقه برطرف شود تا این حوزه رونق بیشتر پیدا کند تا دوستان انقلاب از این بابت شاد و دوستان نادان و دشمنان انقلاب ناامیدتر گردند.
در وصیت نامه شهید عباس احمدی پور آمده است: تمام استکبار جهانی شرق و غرب یکطرف شده اند و جمهوری اسلامی ایران هم یکطرف و اگر اینها مخالف ما در حال حاضر شده اند به خاطر اسلامی بودن نظام ماست پس چرا اینها در زمان ستم شاهی با ما مخالف نبودند؟
سال 1357 ، انقلاب اسلامي که به بار نشست، 13 ساله بود با سابقة حضور در راهپيمايي و تظاهرات ضد رژيم. هفت ماه پس از شروع جنگ تحميلي به عشق جبهه وارد پادگان آموزشي شد.
شهید یدالله بحرینی در وصیت نامه خود آورده است: اگر به درجه رفیع شهادت این آرزوی دیرینه ام رسیدم این سعادت را گرامی بدارید، زیرا مرگ مانند خواب انسان را می رباید، ولی شهادت انسان را به لقا ءالله می رساند.
هر کدام از شما توفیق زیارت امام را پیدا کردید، سلام مرا به او برسانید و بگویید: تا آخرین قطره خونم اسلام را ترک نخواهم کرد و با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها،حسین(ع) را همراه باشم و سنگر او را خالی نگذارم.
شهید جعفر جعفري سيريزي، دوم مهر 1345، در روستاي سيريز از توابع شهرستان زرند به دنيا آمد و بيستوچهارم بهمن 1364، در فاو بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد.
در وصیت نامه شهید عباس پورقربانعلي آمده است: وصیتم به شما امت شهید پرور، شماها نماز جمعه را فراموش نکنید و با وحدت خود مشت چنان محکمی بردهان ابرقدرتها بزنید که دیگر قدرت مقابله شدن را نداشته باشند. نگذارید که ابر قدرتها پرچم اسلام را پایمال کنند.