آخرین باری که می خواست جبهه برود، به دوستش گفته بود خواب دیدم که درب یک باغ باز است و داخل آنقدر زیبا و سرسبز است که قابل تصور نیست خواستم وارد باغ شوم که دربان گفت این دفعه نمی توانی وارد شوی برو، دفعه بعد بیا نوبت تو دفعه آینده است و گفته بود که من این دفعه که جبهه می روم شهید می شوم.