خاطره - صفحه 19

آخرین اخبار:
خاطره

آخرین بوسه بر پیشانی «علی»

یکی از بی نظیر‌ترین رخداد‌های دوران دفاع مقدس را باید حضور و نبرد نوجوانان کم سن و سالی دانست که علیرغم محدودیت‌های اداری و قانونی فراوان، خود را به مرز‌های جنگی می‌رساندند تا دوشادوش سایر رزمندگان حاضر در جنگ، از آب و خاک کشورشان در برابر دشمن متجاوز دفاع کنند «علی جرایه» یکی از همین نوجوانان کم سن و سال ایرانی بود که به رغم محدودیت‌های قانونی و اداری به واسطه روح بلندی که داشت، خود حصار‌ها را شکست و با حضور در خط مقدم نبرد علیه رژیم بعث عراق پس از نشان دادن رشادت‌های ماندگار به خیل شهدای هشت سال دفاع مقدس پیوست. مادر شهید از آخرین بوسه بر پیشانی پسرش می گوید.

خوابیدن تا بهشت

شهید «عبد الله میرزابیگی» از شهدای ارتش دفاع مقدس استان ایلام است که بهمن ماه 1361 در چنگوله مهران هنگامی که بعد از آماده کردن سنگر از شدت خستگی خوابش برده بود بر اثر انفجار مهیب نیروی های بعثی با لبی خندان به دیدار حق شتافت. ادامه این خاطره در ادامه تقدیم حضورتان می شود.

آغاز پویش «پرچم افتخار» در کهگیلویه و بویراحمد

سرپرست بنیاد شهید و امور ایثارگران کهگیلویه وبویراحمد از آغاز به کار «پویش پرچم افتخار» به نام شهید اقتدار در استان، همزمان با فرارسیدن چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی خبر داد.
اولین شهید انقلاب استان ایلام؛

شیرزنی که جانش را در روز عید قربان، قربانی انقلاب کرد

اوّلین زنی که در استان ایلام در جریان انقلاب اسلامی به شهادت رسید «بانو ربابه کمالی» بود زنی بسیار شجاع و نترس که در جریان شهادت، این شجاعت را اثبات کرد.
خاطره ظنز؛

شوخی با هم‌رزمان / «توهم»

جانباز«عباس کیایی» از جانبازان دوران دفاع مقدس است. او در خاطراتی که از آن دوران داشته‌است به بخش‌هایی طنزگونه نیز پرداخته است. در نوید شاهد البرز این خاطرات را بخوانید.

فیلم/ خاطره ‌ای از مادران شهدای زنجان

مسئول دفتر نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه انصارالمهدی (عج) استان زنجان در مراسم «روایت مادری» خاطرات خود در دیدار با خانواده شهدا را بیان کرد. این خاطرات را در قالب فیلم همراه باشید.

کارمند اداره برق که در خرمشهر شهید شد

شهید «مهدی آدینه شوهانی» از شهدای فتح خرمشهر است که سال ۱۳۶۱ به درجه رفیع شهادت نایل آمد. در ادامه خاطره ‌ای با قلم همرزم شهید که بر اساس دلتنگی‌ها مادر گرانقدر شهید نوشته شده است را تقدیم حضورتان می‌کنیم.

تعبير یک رویا

برادر شهید «حیات سروری» در تعبیر خوابی که دیده بود می‌گوید: براي دريافت كارت معافيت سربازی به بندرعباس رفتم، درون مسافرخانه‌ای به نام قصرشيرين شب را سپري كردم. پاسی از شب نگذشته بود كه خواب ديدم؛ دندانم شكسته است. از خواب بيدار شدم، و از مسافرخانه بیرون رفتم كنار خيابان به پيرمردي برخوردم خوابم را برايش تعريف كردم. گفت: برادر! نمي‌دانم چگونه خبری را كه از خوابت تعبير می‌شود بازگو كنم. اصرار كردم، بگويد؛ گفت: کسی که برایت خیلی عزیز است از دنيا رفته... ادامه این خاطره در ادامه تقدیم حضورتان می شود.

نماز عشق را با وضوی خون به سالار شهیدان اقتداء کرد

شهید «محمد کریم حسینی» از نیروهای رزمنده و دلاور تحت امر سردار رشید اسلام شهید "حاج همت" و سردار "الله‌کرم" بود که حضور در خطوط مقدم جبهه های نبرد را بر سایر مناصب ترجیح داد و بر عهدی که با بزرگ پاسدار اسلام بسته بود ثابت قدم ماند و برای در اهتزاز ماندن پرچم آغشته به خون پاک شهیدان سنگر به سنگر به دفاع در برابر خصم زبون پرداخت و سرانجام این سجاده نشین مسلخ عشق با وضوی خون، نماز عشق را به سالار شهیدان کربلا اقتداء کرد. خاطره ای از شجاعت های این دلاور مرد عرصه کارزار تقدیم حضورتان می شود.

خاطرات جبهه به روایت شهید "نورعلی محمدی"

شهید "نورعلی محمدی" از خاطرات خود در جبهه و کمک امام زمان (عج) در پیروزی بر دشمنان، خاطراتی را بیان می کند.
«جانباز کیایی» در روایت از خاطراتش بیان می‌کند:

«صعود با نردبان شجاعت»

جانباز «عباس کیایی» از جانبازان دوران دفاع مقدس است. او در روایت از دیده‌بان‌های جبهه می گوید که دیده‌بانی در جبهه کارسختی بود که با شجاعت و دلیری زیادی این کار خطرناک را انجام می دادند. در ادامه این خاطره را در نوید شاهد بخوانید.

خبر از شهادت

شهید «حیات سروری» از همان دوران دانش آموزی با یادگیری دوره‌های پرستاری شبانه روز به مصدمان جنگ تحمیلی کمک می‌کرد. به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد و با اصرار فراوان و متقاعد نمودن فرماندهان، در عملیات والفجر ۹ جبهه کردستان شرکت کرد و سرانجام در ۱۲ اسفند ماه ۱۳۶۴ با لبانی خندان، به آرزوی دیرینه خود رسید و به ملکوت اعلی پر کشید. برادر شهید در ذکر خاطره ‌ای از شهید می‌گوید: «حیات» از شهادتت خبر داشت و حتی می‌گفت که از ناحیه قلب مجروح و شهید می‌شود و سرانجام همانطور که تعریف کرد به لقاء الله پیوست.

نماز خالصانه

همرزم شهید محمد (ناصر) اشتری می گوید: ناصر به نماز خیلی اهمیت می داد . وقتی ناصر نماز می خواند می ایستادم و نماز خواندنش را تماشا می کردم.

اسارت را نمی‌پسندید

شهید حاج میرزاعلی رستم‌خانی اسارت را نمی‌پسندید و بالاترین آرزویش شهادت بود و سرانجام به آرزویش رسید. چون تمام همرزمانش به شهادت رسیدند، اطلاعات چندانی در مورد نحوه‌ی شهادتش بازگو نشده است.

مرد نترسی که یک‌تنه به دل دشمن می‌زد

همرزم سردار شهید حاج میرزاعلی رستم‌خانی می گوید: مردِ نترسی که یک‌تنه به دل دشمن می‌زد، پشت جبهه مرد دل رحمی بود که از اشک یتیمان به گریه می‌افتاد.

خاطره ای از شهید دانشجو "اکبر منصوری"/ آخرین بار

خواهر شهید "اکبر منصوری" می گوید: آخرين بارى كه به جبهه رفت احساس كردم به شهادت مى‏ رسد. او سفارش های مهمی به من کرد.

خاطره ای از شهید دانشجو/ از هیچ فداکاری دریغ نخواهیم کرد

دوست شهید " ابوالفضل نوری" تعریف می کند: او می گفت که ما به خاطر آنچه از جمهوری اسلامی فهمیدیم از هیچ فداکاری دریغ نخواهیم کرد.

پرواز کبوتر‌ها

فریبا امیدی زاده از کارکنان معاونت فرهنگی و آموزشی استان، فرزند شهید والامقام «علی بندمه»، در سالگرد شهادت خلبان شهید «احمد کشوری» خاطره ‌ای از پرواز‌های هواپیمای خلبان شهید کشوری بر فراز آسمان ایلام در اختیار ما گذاشته است که تقدیم حضورتان می‌کنیم.

خاطره ای از شهید "مجید شهریاری"

همسر شهید شهریاری می گوید: من و شهید معزز بسیار ساده و بدون تشریفات ازدواج کردیم.
خاطره؛

فرمانده ای که تمام زندگیش در میادین مین و کمین های دشمن گذشت

شهید «یادگار امیدی» فرمانده اطلاعات عملیات تیپ مستقل 114 امیرالمؤمنین(ع) که در هشتمین روز از آذرماه 1364 در منطقه کانی سخت ایلام به درجه رفیع شهادت نایل آمد. محمدرضا فیض اللهی همرزم شهیدمی گوید:ای کاش شجاعت و دلاوری حاج «یادگار» را از زبان دشمنانش که با او رو به رو می شدند و یا از زبان همرزمان شهیدش شنید. در ادامه این خاطره تقدیم حضورتان می شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه