قصههای بی نام قهرمانان...
در نخستین روز مهر و هفته دفاع مقدس ، راوی خاطراتی از جبهه را با دانشآموزان و دانشجویان در میان میگذارد. «زینب محمدی»، فرزند یکی از جانبازان، با پرسشی ساده پدرش را به دنیای خاطرات جنگ میبرد؛ جایی که اشک، سکوت، و یاد لالههای پرپر شده، فضای خانه را پر میکند. پدر، با چشمانی پر از «مرواریدهای سفید»، از خلوص جبهه، داغ مادران، و آرمان شهدا میگوید. زینب در پایان، با افتخار از پدرش یاد میکند: مجروحی از جنس ایمان و ایثار. در ادامه «مرواریدهای سفید» از علی حسن باباییان نویسنده و روایتگر دفاع مقدس به یاد قصههای بی نام قهرمانان منتشر میشود.