همیشه مشغول کار و زحمت بود. می گفتم : پسرم چرا اینقدر به خودت زحمت می دهی؟ جواب می داد : مادر جان برای آسایش شما و خواهرانم هرکاری از دستم برآید کوتاهی نمی کنم....
در بسیاری از عملیات های پاکسازی منطقه از لوث وجود ضدانقلاب شرکت نمود. سرانجام در مهر ماه سال ۱۳۶۷ در درگیری با عوامل داخلی استکبار و اصابت گلوله به شهادت رسید....
زمانی که پدرم پاسدار بود، ضدانقلاب به شدت دنبال او بود و عوامل آن ها در روستا هم آسیب می رساندند. ما یک سال گندم کاشته بودیم و تازه به مرحلۀ درو رسیده بود.