یک صفحه با کتاب

یک صفحه با کتاب

پشت تپه‌های ماهور(4)/ رضایت قلبی

پسر ارشد ‌بودم و باید جای خالی پدر مرحومم را پر می‌کردم و کمک خرج خانواده می‌شدم. انتظار داشتم مادرم مخالفت کند و مانع رفتنم شود. اما.......
خلوتی با یک صفحه کتاب

پشت تپه‌های ماهور(1)/ اولین دیدار

وقتی این پروژه به من پیش‌نهاد شد و دست‌نوشته‌های آقای کریمی به دستم رسید. مطمئن شدم می‌شود؛ ماجرایی تأثیرگذار و منسجم و داستان‌گونه از دل خاطرات بیرون کشید........
طراحی و تولید: ایران سامانه