سیان سفلی

سیان سفلی

می‌روم و شما را در این روستا سربلند می‌کنم

پدر شهید احمدرضا محمدی در خاطره ای از فرزند شهیدش گفت : «وقتی ایشان به محل خدمت می‌رفت به او گفتم: مرا از وضعیت خودت مطلع و با این کار خوشحالم کن. ایشان گفت: می‌روم و شما را در این روستا سربلند می‌کنم و برایتان افتخار می‌آورم. ولی پدر جان! دوست دارم که دستت را از قرآن جدا نکنی و همیشه خدا را در نظر داشته باشی چون دنیا ارزش ندارد.»
او انگار از عالم دیگری بود

برگی از زندگینامه شهید رضا غلامی

شهید رضا غلامی در سال 1347 در یکی از روزهای خرداد ماه در روستای سیان سقلی چشم به جهان گشود و با تولدش شادی به خانه پدر و مادر آمد چون اولین فرزند خانواده بود پدر و مادرش علاقه خاصی به او داشتند...
طراحی و تولید: ایران سامانه