از زبان شاهدان عینی 2

از زبان شاهدان عینی 2

15 خرداد ورامین از زبان شاهدان عینی (1)/ اجازه عزاداری برای شهدا را نداشتیم

پدرم قبل از سال 1342 با دفتر امام خمینی(ره) ارتباط داشت و به دفتر ایشان رفت و آمد و رساله های امام راحل را در بین مردم توزیع می کرد؛ در پانزده خرداد سال 1342 نیز پدر بنده در روستای محمدآباد عرب ها بود که خبر دستگیری امام راحل را در قم شنید، به همین خاطر مردم روستا را جمع و اعلام کرد که باید برای آزادی مرجع تقلیدمان کاری انجام دهیم که سپس به همراه مردم روستای محمدآباد به سمت تهران حرکت کردند و خون مطهرشان در پل باقرآباد توسط مأموران شاه بر زمین ریخته شد.
طراحی و تولید: ایران سامانه