شهید حسن عربی

شهید حسن عربی

شهادت ارثی است که به بندگان صالح خداوند می‌رسد

شهید «حسن عربی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «شهادت ارثی است که به بندگان صالح خداوند می‌رسد و شهادت معامله‌ای است بزرگ که خریدار آن خداست و فروشنده‌ آن عاشق خدا.»
قسمت دوم خاطرات شهید «حسن عربی»

از تمام علایقش دل کنده بود

برادر شهید «حسن عربی» نقل می‌کند: «روزی که آمد مرخصی، یک راست رفت داخل اتاق. اصلاً توی آن چند روز یکبار هم سراغ کبوترهایش را نگرفت. فقط روز آخر مشتی گندم برایشان ریخت و چند لحظه به تماشا نشست. رفتارش برای همه غیرمنتظره بود.»

به دیدار خدا می‌روم

برادر شهید «حسن عربی» نقل می‌کند: «حسن بچه‌ها را نشانده بود دور اتاق. آن‌ها سینه می‌زدند و او برایشان می‌خواند: من به دیدار خدا می‌روم به جمع پاک شهدا می‌روم. این خط را آن‌قدر محزون می‌خواند که اشک را مهمان چشم‌هایم کرد.»
قسمت نخست خاطرات شهید «حسن عربی»

بی‌قراری‌های مادر

برادر شهید «حسن عربی» نقل می‌کند: «همه خوشحال بودند، مادر اما بی‌قرار بود. نه پای تلویزیون بند می‌شد و نه توی کوچه و خیابان. چهره گرفته مادر، جشن را از یادم می‌برد. بی‌تابی مادر به‌جا بود. برای رزمنده ما برگشتی توی کار نبود. خیلی نکشید که پیکرش را برایمان آوردند.»
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه