جنگ تحمیلی - صفحه 55

آخرین اخبار:
جنگ تحمیلی

طراحی موزه ي دفاع مقدس

موزه هاي دفاع مقدس مکان هاي ارزشمندي براي انتقال وقایع و تجربیات گذشته به نسل هاي آینده اند و در این بین، انتقال این تجربیات به جوانان و نوجوانان از اهمیت بسیاري برخوردار است

صدای سوزناک دعای کمیل‌اش، حال و هوای بیمارستان را عوض کرده بود

مادر «شهید محمّد مرتضوی» تعریف می‌کند: پرستار بیمارستان می‌گفت؛ شب‌های جمعه با چنان سوز و گدازی دعای کمیل می‌خواند که همه را از خود بی خود می‌کند.

بالاخره مسلمان شد!

در خاطره‌ای از «شهیده شهناز حاجی شاه» می‌خوانیم، دختر غیرمسلمانی به خاطر دوستی با شهناز، مسلمان شد.

تا صبح در صف نفت می‌ایستاد برای افراد بی‌بضاعت محله!

خاطره‌ای از « شهید محمد جواد تونی» در کتاب سیره شهدای دفاع مقدس، بیان شده که حس هم‌نوعدوستی این شهید را حکایت می‌کند.

می‌روم دنبال شاگردی که فلج است!

خاطره‌ای از «شهید علی اکبر ریوندی» در کتاب سیره شهدای دفاع مقدس، بیان شده که حس هم‌نوعدوستی این شهید را حکایت می‌کند.

وای به حال کسی که دست نیازمندی را رد کند

خاطره‌ای از «شهید یدالله کلهر» در کتاب سیره شهدای دفاع مقدس، بیان شده که حس کمک به فقرا و هم‌نوعدوستی این شهید را حکایت می‌کند.

این هم جزای کسی است که جرات کرده ازدواج کند

دوستان شهید «امیر نظری ناظرمنش»، خاطره‌ای از او نقل می‌کنند که حاکی از شیطنت‌های او دارد.
منتخبی از کتاب خاطرات شهدا؛

پس این حوری‌های بهشتی کجایند؟

خاطره‌ای از شهید «سیّد هاشم آراسته» نقل شده است که از روزی که رزمندگان روبروی تانک‌های عراقی قرار می‌گیرند و سیّدهاشم تیر می‌خورد حکایت می‌کند.

یکی از دو کپسول را که در منزل داشته به امر خیر اختصاص داده بود

خاطره‌ای از «شهید محمود خضرایی» در کتاب سیره شهدای دفاع مقدس، بیان شده که حس هم‌نوعدوستی این شهید را حکایت می‌کند.

بهار آیین

افق از بوی تنت یکسره عطر آگیین است / لاله از خون رجز خوانی تو رنگین است

غزل شهود

که بود آنکه مرا در وجود من گم کرد / تمام بود مرا در نبود من گم کرد

همبال نسیم

در باغ دلم تازه گلی سر زد و گم شد / یکباره پرستو شد و پرپر زد و گم شد

ققنوس

اشکتان در آسمان زخم پرپر می زند/ بس که در اقلیمتان بال کبوتر سوخته
معرفی کتاب؛

"سال های خاکستری" خاطرات هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی

کتاب "سال های خاکستری" خاطرات داستانی هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی است که توسط نرگس بزگداری نوشته شده است.
گفت‌وگو با برادر شهید غلام حق شناس که پیکرش به تازگی شناسایی شده است

نامه مادر ۳۶ سال همنشین پیکر فرزند بود

مادرم وقتی خبر شناسایی پیکر برادرم را از زبان سردار شنید دستش را به سوی آسمان بلند کرد و خدا را چند بار شکر کرد. اینجا بود که از نذر صلواتش برای ما صحبت کرد. مادرم سال‌ها بر سر مزاری که به یادبود غلام بعد از تأیید شهادتش درست کرده بودیم می‌رفت و گریه می‌کرد.

شهید «داور یسری» اعلامیه‌های امام خمینی (ره) را در اردبیل پخش می‌کرد

«فیروز جلائی» یکی از دوستان شهید «داور یسری» که از دوران قبل از انقلاب با او همراه بوده است درباره فعالیت‌های قبل از انقلاب وی، خاطراتی را تعریف می‌کند.

اهداف شهدا از حضور در جنگ تحمیلی

از نظر اکثر شهدا نیز جنگ بین ایران و عراق، جنگ دینی، و هدف آنها در این جنگ، دفاع از اسلام و معتقدات دینی بوده است.
معرفی کتاب;

کتاب / آخرین اعزام

این كتاب مشتمل بر خاطرات رزمندگان و آزادگان و اسرا در هشت‌سال جنگ تحمیلی است.
خاطره یک روز جنگ با ضدانقلاب در کردستان در گفت‌وگویی با جانباز سیدمهدی حسینی

پیکر همرزمانم را مقابل چشمانم سوزاندند

آن لحظه نمی‌دانستم کسی را که می‌بینم دوست دوران مدرسه‌ام سیدمحمد حسینی است. همان رزمنده‌ای که روز قبل اسیر ضدانقلاب شده بود. کسی که از سال‌ها قبل می‌شناختمش، چنان بلایی سرش آورده بودند که نتوانستم بشناسمش. با دیدن پیکر حالم دگرگون شد
طراحی و تولید: ایران سامانه